یه دیگ کله پاچه میذارن جلوی غضنفر میگن چه جوری می فهمیم کدون پاچه مال کدوم سره؟ میگه: کف یه پاچه رو قلقلک میدیم ببینیم کدوم سر می خنده!!
فرستنده : Mehdi
قیدی قیدی چیست ؟ قلقلک وحشیانه غضنفرا که باعث گوزیدن فرد یا حتی مرگ می شود
فرستنده : Mehdi
چهار تا لر رفتن جهنم ، بعد از شش ماه برگشتند ، بهشون گفتند چطور بود ؟ گفتند : سخت بود ولی خاموشش کردیم
فرستنده : 09123xxx985 ( رایکا )
به حیف نون می گن برو استخر شیرجه بزن تو آب، بعدش بیا بالا شامپو گلرنگ رو تبلیغ کن… خلاصه میره بالا و شیرجه میزنه، ولی از بخت بد سرش می خوره به کف استخر… بعد از یه مدت بالاخره میاد بالا، رو می کنه به دوربین، می گه: می خوام سالاد درست کنم! سالاد چیه !
فرستنده : مهدی
حیف نون رفته بوده تئاتر، دوستش ازش می پرسه: چطور بود؟
حیف نون میگه: خوب بود، ولی آخرش رو نفهمیدم چی شد. قست اول که تموم شد یک پلاکارد نشون دادن که نوشته بود: “پرده دوم، دو سال بعد” ، من دیگه حوصله نداشتم دو سال صبر کنم اومدم بیرون!
فرستنده : مهدی
نبرد رستم و لر: چنانت بکوبم به گرز گران که دیگر نیایی به مازندران پاسخ حیف نون : چنان ایزنم بر سرت با بلوک که ترتر برینی به گور بووت !!!
اصفهانی با برق خونه همسایشون خودکشی میکنه!!!
فرستنده : OM!D
به حیف نون کار میدن که کف اتوبان رو لاین بکشه… روز اول 20 کیلومتر رنگ میزنه… روز دوم 10کیلومتر رو و روز سوم کمتر از یه کیلومتر… صاحب کارش بهش میگه هوی چرا تو هر روز کمتر از دیروز کار میکنی…؟ میگه: “من نمیتونم بهتر از این کار کنم… چون هر روز دارم از قوطی رنگ دورتر میشم
فرستنده : MR. HAll
یه روز ی یه غضنفر در اصفهان در یه خانه ای را میزنه و مقدار آب برای رفع تشنگی درخواست میکنه دختر بچه ای دم در میاید و یک کاسه دوغ خنک به مرد میده ، وقتی مرد تا آخر دوغ را سر میکشد به دختره میگه کوچولو شما هر که درب خانه تان را بزنه و آب بخواهد بهش دوغ خنک میدید دختر بچه میگه نه بابا دیشب مهمان داشتیم دوغ درستکردیم منتها سوسک افتاد توش برای همین چون می خواستیم دور نریزیم دادیم شما خوردید ، با شنیدن این حرف مرد عصبانی میشه و میزنه کاسه دوغ را میشکنه، آنوقت دختر داد میزنه و میگه مامان - مامان این آقائه زد کاسه غذای سگمان رو شکست !
فرستنده : Ali