معتاده به یه دختره متلک میگه: چشاش بیشت لباش بیشت تیپش بیشت .
دختره میگه : گمشو آشغال معتاد.
معتاده می گه: انژباط شفر
یارو از آسمون خراش میفته پایین مردم دورش جمع میشن میگن چی شده یارو میگه :هیچی بابا پوزه آسانسورمونو زدم
فرستنده : lossi
آقا غلام زنگ میزنه 110 میگه آقا صدی ده طرف میگه بله بفرمائید غلامه میگه بی انصاف تو بازار صدی پنج نزول میدن
خشایار و بهروز خالی بند را میبرن جهنم ، اما وسط راه میگن به شما یه آوانس میدیم ،، میگن چیه ،میگن اینجا 2 نوع جهنم داریم یکی جهنم ایرانی ها یکی جهنم خارجی ها ، میپرسن فرقش چیه ، میگن تو جهنم خارجی ها هفته ای یک بار قیـر داغ میریزن تو دهنتون اما تو جهنم ایرانی ها هر روز ،،،، خلاصه خشایار میگه من میرم تو جهنم خارجیا و بهروز هم میاد تو جهنم ایرانیا ..... یه چند ماهه بعد خشایار میبینه خیلی ناجوره اینجا میگه بیچاره بهروز خالی بند که هر روز قیر میخوره ، خلاص میره میبینه بهروز با رفیقاش نشستن دارن حال میکنن و چاخان خبری هم از قیر داغ نیست ،خشایاره میگه جریان چیه ، مگن بابا اینجا آخه جهنم ایرانی هاست یک روز قیرش نیست ، یک روز قیرش هست قیفش نیست ، یه روز دو تاش هست یارو نمی یاد سر کار
فرستنده : gigi
یه بچه ایی تازه بدنیا اومده بوده ، شیر مامانشو نمی خورده ، هر زن دیگه ای هم آوردن ، فایده نداشته بچه شیر اونا رو هم نمی خورده تا اینکه یه زن سیاه میارن بچه شیرشو می خوره بابائه می گه : آهان ، پدر سوخته ، تو شیرکاکائو می خواستی ما نمی دونستیم
فرستنده : اسی
آقا ماشاا... را میبرن بهشت ، زیر پای مادران له میشه ( آخه بهشت زیر پای مادران است )
یه عربه میمیره ، شب اول قبر ۶۲ تا فرشته میان سراغش.۲ تاشون سوال می کردن .... ۶۰ تاشون حالیش می کردن
فرستنده : saber
یارو میره حرم تو بخش خانوما داد می زنه : خانوما شلوغ نکنید! حاجت ها قاطی می شه! من پارسال اومدم ، حامله شدم
فرستنده : erfan
معلم از شاگردش می پرسه: 5 + 5 چند میشه؟شاگردش یه کم فکر میکنه میگه 11 معلم میگه: احمق دستتو از جیب شلوارت در بیار ، دوباره با انگشت بشمار!
فرستنده : xbit
سرهنگه داشته امتحان رانندگی می گرفته. از یارو می پرسه: اگه یه نفر وسط خیابون بود، بوق میزنی یا چراغ؟ طرف میگه: برف پاک کن جناب سرهنگ! سرهنگه کف می کنه می پرسه: یعنی چی؟ یارو میگه: یعنی یا برو این طرف یا برو اون طرف
فرستنده : xbit