یه مرده تو رستوران غذاش و می زاره روی میز و می ره دستشویی برای اینکه کسی به غذاش دست نزنه یه یادداشت می زاره کنارش که کسی به غذای من دست نزنه زیرش هم امضا می کنه قهرمان بوکس.
بعد میاد می بینه غذاش نیست و جاش یه یادداشته که نوشته: من غذات و بردم. قهرمان دو !
دو تا غضنفر میشنن با هم شطرنج بازی بکنن ...
بعد 10 دقیقه جفت شاهاشون دق مرگ میشن
غضنفر عینکش را دور دستش می چرخونه بعد میزنه چشش، سرش گیج میره میخوره زمین!
فرستنده : Emad
از حیف نون می پرسن این شعر از کیه؟
“سعدیا مرد نکونام نمیرد هرگز”
می گه نمی دونم یه راهنمایی بکنید
می گن اسم شاعر توی خود شعر هست
می گه: آهان فهمیدم، جواد نکونام!
غضنفر زنگ میزنه به مخابرات میگه: آقا ببخشید سیم تلفن ما خیلی بلنده، اگه میشه لطف کنید از اون طرف یه کم بکشیدش
غضنفر یتیم خونه میزنه روز اول جلسه اولیا مربیان میزاره !
یه سیب زمینی شوهرش میمیره .بند نمیندازه میشه کیوی !
شیطون زنگ میزنه به خدا می گه من بنده ی صالحت هستم خدا می گه مزاحم نشو شمارت افتاده شناختمت
میخه میفته تو آب زنگ می زنه فرار میکنه !
سره سفره عقد عروس بله نمی گفته. داماد یکم فکر میکنه و با صدای بلند می گه: عمو زنجیر باف