Jokestoon
وبسایتی بسیار جالب و دیدنی که در آن می توانید جدید ترین جوک ها ، خاطرات خنده دار و اس ام اس های جدید و عاشقانه را بخوانیدJokestoon
وبسایتی بسیار جالب و دیدنی که در آن می توانید جدید ترین جوک ها ، خاطرات خنده دار و اس ام اس های جدید و عاشقانه را بخوانیدجوک متفرقه
درسته 23سالمه و موقع چایی خوردن مجبورم سبیلامو بزنم کنار، اما این دلیل نمیشه که تو ماشینم یه عروسک به اسم غلام علی نداشته باشم که تو ترافیک باهاش درد و دل کنم! لازم به ذکره عاغوشش خیلی با محبته...
فرستنده : ارنستو رافائل گوئه وارا دلاسرنا
یادش بخیر زمان ما می رفتیم تو کوچه گل بازی و از این بازیای توپ می کردیم. بعد میزدن پشت دستمون که بیا تو بچه نمی رفتیم. اما حالا می شینیم پای انگری بردز و اصلا بلند نمی شیم باز میان میزنن پشت دستمون و میگن پاشو بچه برو بیرون دیگه اهههههههه.
بکوب لایکو لطفا.
فرستنده : collectionbook.ir
من بدجور عذاب وجدان گرفتم میگی برا چی؟ برا اینکه وقتی میرم تو اتاقم و درو میبندم بابام صدا تلویزیون رو کم میکنه که مزاحم درس خوندنم نشه در حالی که من دارم با گوشیو کامپوترم ور میرم و یک کلمم درس نخوندم.الان من هفته دیگه باچه رویی کارناممو به بابام نشون بدم؟
فرستنده : mahdi10/30
امتحان تاریخمون تستی بود نتیجه ها که اومد هممون ۱۹ شدیم!
من میگفتم سوال ۸ گزینه سوم میشه ولی چه فایده شاگرد اولمون میگفت گزینه دوم به ما جوونا که بها نمیدن ولی نمیدونم چرا خودمم گزینه دومو زدم آخه چرا؟!
فرستنده : mahdi10/30
داشتم با رفیقام راه میرفتم تو پیاده رو ، یکی دستش یه بشقاب خرما بود. من ازش یکی برداشتم رفیقام گفتن ما نمی خوریم .آقا خلاصه بعد از یه نمه تارُِفـــــ ، من 7-8 ورداشتم با این حالت :-)
یارو برگشته میگه : هو یارو یه نفر مُــــــــــــــرده ،اتوبوس که چپ نــــــــــکـــرده ....
من :(((((
دوستام :O
یاروهه X-(
خرما ها :-|
فرستنده : دوقولو های افسانه ای
آقا دقت کردین جدیدا با هرکی دوست میشی،ازش راجب نفر قبلی میپرسی میگه 4سال با یه نفر بودم ولی الان یک سالی میشه که با کسی نیستم....
.
.
.
شمام هین مشکل رو دارید یا فقط من اینطوریم؟؟؟؟
فرستنده : aznina
چن وقت پیش تقریبا نزدیکای شام بود منم طبق معمول همیشه پای کامپیوتر.یهو مامانم داد زد سپیده جان گلم بیا شام حاضره.منم دیدم زیادی با مهر و محبت گفت ،گفتم نامرد میخواد بکشونتم اون جا مجبورم کنه سفره بچینم.خلاصه نیم ساعت بعد رفتم دیدم کل غذا رو خوردن یه کمی گذاشتن تو بشقاب من اونم چی /ماکارونی یخ
مامانم: چر صدات کردم بیای شام نیومدی؟
من::((((((((((((((
ماکارونی یخ ;)))))))))))))))))))
تازه بعدشم چون آخرین نفر بودم مجبور شدم ظرفا رو بشورم و میزو جمع کنم
خدااااااااااااااا
فرستنده : nomen
اتفــاقاً یه فرشــته‌ای هــم اون بالا هســت که صــرفاً وظیــفه‌اش اینــه کـه با تأســفِ تمـام سـر تکـون بـده و بــگه: "خـــــــــااااک بــر ســـرتون! " ....
بـه اون دو تا بیشـــعوری کــه دلشــون در حـــد مرگ واســه هــم تنگ شـــده
ولـــــــــــــــــی به هــم زنگ نمــی‌زنن!
فرستنده : shey2nak
یکی از فانتزیام اینه دارم تو خیابون راه میرم ... یه موتوری بیاد کیفمو بزنه... منم جیغ و دادکنم دزد...دزد... بعدش یه پسره از دور نزدیک بشه... از نگاش بخونم بگه رو من حساب کن ... منم یه دل نه صدل عاشقش شم... بعدش بگه واسه خودتون این کارو نکردم آخه از منم دزدی کردن... گفتم کیف تو رو هم بگیرم خوشحال شی...!!!!
فرستنده : kozet.ahvazi
یکی از فانتزیام اینه که برای چند سال برم خارج و روی وسایل خونه‌ام پارچه سفید بکشم....
وقتی برگشتم بتــکونمشون و خـــاک باشه منم سریع تو گردو غبار محو بشم!!
فرستنده : >>.<<
کلمات کلیدی : خاطرات خنده دار | جوک جدید | جوک با حال | سوتی های احمقانه | اعترافات با مزه | داستان طنز | شعر خنده دار | اس ام اس جالب | خاطرات خنده دار | جوک جدید | جوک با حال | سوتی های احمقانه | اعترافات با مزه | داستان طنز | شعر خنده دار | اس ام اس جالب | خوش خنده خان | خاطرات خنده دار | جوک جدید | جوک با حال | سوتی های احمقانه | اعترافات با مزه | داستان طنز | شعر خنده دار | اس ام اس جالب | خاطرات خنده دار | جوک جدید | جوک با حال | سوتی های احمقانه | اعترافات با مزه | داستان طنز | شعر خنده دار | اس ام اس جالب | خوش خنده خان|
