Jokestoon

وبسایتی بسیار جالب و دیدنی که در آن می توانید جدید ترین جوک ها ، خاطرات خنده دار و اس ام اس های جدید و عاشقانه را بخوانید

Jokestoon

وبسایتی بسیار جالب و دیدنی که در آن می توانید جدید ترین جوک ها ، خاطرات خنده دار و اس ام اس های جدید و عاشقانه را بخوانید

جوک متفرقه





یعنی اون وقتی رو که برای پیدا کردن کتابام میذارم، برای خوندنشون گذاشته بودم، الان انیشتینی بودم واسه خودم!

فرستنده : hesabdar







بچه ها کیا تو سررسید جزوه مینویسن؟!!

فرستنده : hesabdar







دوستان اینجوری که بوش میاد قراره ملت برای عید پسته و فندق گریان(سر بسته) تهیه کنن تا کسی نخوره

هرجا با چنین چیزی مواجه شدین تک تک پسته ها رو بردارید و بذارین تو دهنتون تا شوریش بره بعد بدون اینکه بازش کنید بذاربن تو ظرفتون

تا عبرتی بشه برای دیگران

فرستنده : parastesh







یکی از فانتزیام اینه که سر میز شام وختی که همه دارن غذا میخورن من هی با غذام بازی کنم بعد بابام خَعلی باکلاس بهم بگه آ قربونش برم چرا غذاتو نمیخوری ؟ بعد من با یه لبخند ملیح بگم مرسی پدر میل ندارم … ولی لامصب یا همیشه مِث گاو میخورم یا بابام یه خورده سنگین برخورد میکنه و کلمات رکیک استفاده میکنه که چون اینجا خونواده نشسته از گفتنش معذورم …

فرستنده : parastesh







غضنفر بعد از هر وعده غذا یک قاشق ادکلن میخورده ازش میپرسن 

چرا اینکار رو میکنی

میگه میخوام فاضلابمون خوش عطر باشهB-)

فرستنده : وفا







بچه ها من تو خوش شانس بودن هم بدشانسی آوردم:

حالا تا دو روز پیش به هرکی زنگ میزدم خطش ایرانسل بودا

ولی ازدیروز تا حالا که ایرانسل 1000تومن(تعجب نکنید درست خوندید) شارژ رایگان ایرانسل به ایرانسل به من هدیه داده با هرکی کاردارم همراه اوله لامصب تا آخر امشبم بیشتر وقت نداره باید هر جور شده به یکی زنگ بزنم حیفه به خدا.

فرستنده : viki







آدم دســـت هـــر خـــــری رو نمـــی گیــــره بیـــاره تمـــام زوایـــای تنهــــاییشُ نشـــونش بـــده. تنهــایـــــــــــی حــرمــت داره ، نکــنش طـــویله!!!!!!

فرستنده : shey2nak







تفــاوت مــن و تــو بـا دیگـــران در ایـــن اســـت کـــه بقــیه یــک روح هستـــن در دو بــدن امــا ما دو روح هستیــــم در دو بـــدن اینـــه کــه مثـــل سـَــگ و گــــربه بــه هـــم میپــــریــم عشــــق مـــن :D

فرستنده : shey2nak







قرار شده سن شروع دبستان به 5 سال برسه :))

این ینی ما باید بچه هامونو از سن 2 سالگی بفرستیم دوره های آتنشنشانی و اطفاء حریق که موجبات خنده جناب وزیر آموزش و پرورش را مهیا نکنیم !!!!!!!!

فرستنده : smj13سید مصطفی







یکی از فانتزی های عمیقم اینه که:

تغیر چهره بدم پاشم برم سربازی...

بعد از اینکه 2 سال تموم شد برم پیش مسئول پادگانو واسش جریانو بگم...

طرف اشک تو چشماش جم شه بگه:

تو دختری؟ تو.. تو از صدتا مردم مردتری

من یه پوزخند تلخ بزنم و جواب بدم:

بازی روزگاره...

بعد در حالی که ساکمو دنبال خودم رو زمین می کشم تو افق محو بشم...

فرستنده : sepideh







آدم حساب کردن بعضیا

خیانته به هر چی گاو ، گوسفند و خره....!

فرستنده : Vahab







عکس بچگیامو به مامانم نشون دادم میگه آخی چه نازه کیه؟!

منو میگی ....

دیگه شک ندارم که سر راهیم....

فرستنده : Vahab







آقایون مهندسین نقشه کش ،نقشه ساختمانو میکشین این توالتو نندازین وسط پذیرایی. یکی میره تو دیگه روش نمیشه بیاد بیرون، نکنین این کارارو خوبیت نداره. مسئولین هم رسیدگی کنن!!!!!

فرستنده : Vahab







یکی از فانتزیام این که؟؟


وقتی همه دارن تو بیمارستان شلوغ میکنم

بگم : هییییییییییسسسسسسسسسسسسسسسس

اقایون . خانوما اینجا بیمارستان یکم یواش تر


وگرنه حراست و خبر میکنم !

بعد همه لال مونی بگیرن منم ذوق مرگ شم

فرستنده : Shik 0 P!k







یکی از فانتزیام اینه که تو یه باشگاه بزرگ اروپایی بازی کنم کاپیتانم باشم تو فینال باشیم یه بازی حساس بارونم بداره داور دقیقه ٩٠ یه ضربه ازاد واسه تیممون بگیره منم پشت ضربه اب داره از موهام میچکه میزنمش تو دروازه گل ورزشگاه منفجر میشه بعد که بریم رو سکو که جامو بالای سر ببریم جامو که دادند بهم ی بمب تماشاگرا ی بمب بترکونند همه جا دودی شه جایی دیده نشه تو همون دود من از اونجا جیم شم با کاپ قهرمانی بیام شهرمون بفروشمش و به همه  خوش خنده ای های عزیز که به پول نیاز داشته باشند بدم.اره من اینم  

فرستنده : Ahmad bleak







داماد کیست؟یکی از اعضای خانواده که در مواقع ضروری پدرزن را بابا صدا میزند!

فرستنده : soltan







یکی از فانتزیام اینه که یه تغییر ژنتیکی توسیب ایجاد کنم که موقع خوردن لای دندون گیر نکنه

فرستنده : MahdiAghlmand







فکر کنم یکی از فانتزیای مامانم اینه صبح که در اتاقمو باز می کنه ببینه دیشب که داشتم درس می خووندم رو کتابم خوابم برده

به نظر من که توقع زیادیه

فرستنده : H O S N A







بزرگترین دغدغه ی دانشجوی ترم اولی:

اگه بخوام از کلاس بیام بیرون باید اجازه بگیرم ؟

فرستنده : Vahab







یکی از دوستام دکترای کاردانی رو داره.....

الان 7 ترمه داره واسه کاردانی درس میخونه......

من موندم این به چه امیدی زندست....

فرستنده : Vahab







تـا حـالا کیـش رفتـین؟ تـاکسـیاشونهمـه تـویـوتـان بی کـلاســـــا

مـا تـو شـهرمـون همـه تـاکـسـیا پـــــــــــرای ­ـــــــدن پــــــــــــرا ­یـــــــد

فرستنده : -*daryayeh*eshgh*-







هیـــچ لـذتـی بالاتر از کشیدن لــپ کسی که دوســش داری نیســـت...!!!

فرستنده : shey2nak







یکی از فانتزییام این بود بابام بفهمه سیگار میکشم

که دیگه یواشکی نباشه

دیروز ته مونده سیگارم رو دید 

گفت واسه کیه؟

گفتم من((((

منتتظر بودم بزنه تو گوشم

اما گفت نه باور نمیکنم واسه تو نیس!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

ینیییییییی اب شدم تو افق:(((((((((((((((((

فرستنده : rade paaa







دیشب داشتم مغازم رو جم و جور می کردم که ببیندم . . یه مشتری اومد و شروع کرد سوالای چزند پرسیدن !!! منم در حالی که تند تند جواب می دادم ، وسائلم رو جمع می کردم .. نمی دونم ازم چی پرسید که در جواب گفتم بعله اونم داریم و خم شدم شارژر لپ تاپم رو ( الان فهمیدین لپ تاپ دارما ) از روی زمین بر دارم که یه هو صدای ترسناکی بلند شد و جلوی چشمام یه نور سفید رنگ همراه با فکر کنم اگه اشتباه نکرده باشم 4 تا ستاره ظاهر شدن .. همون طوری نقش کف مغازه شده بودم .. یکم به خودم اومدم دیدم طرف داره از خنده ریسه می ره ... دستم رو از روی سرم برداشتم دیدم بععععله پر از خون شده .. هیچی دیگه هر چی از دهنم در اومد به یارو گفتم .. اونم فرار کرد رفت .. ......حالا قسمت جالبش اینجاست که از این سر شکستن بسیار راضی هستم !!!! ولینتاین بود مونده بودم امسال دیگه به چه بهانه ای بپیچونم که به حول و قوه الهی امسال هم سوژه پیچوندن جور شد !!!

فرستنده : شاگــــــرد







سلام دوستان  خوش خنده ای

اغا شما بگید من چیکار کنم 90درصدددوست و همکلاسی هام

متولد بهمن ماه هستن

اخه تمام پول تو جیبی هامو باید بدم کادو براشون بخرم

این بکنار

تولد دوتا از دوستام مصادف شده به ولنتاین اینو چه خاکی بر سرم بریزم نمیدونم

دوستان لطفا راهنمایی کنید

فرستنده : (سبز باشید)







من موندم چرا همیشه بعد دکتر باید مهندس بیاد؟؟؟

همیشه میگن:

برو دکتر مهندس شو...

مثله دکتر مهندسا راه برو...

درستو بخون برو دکتر مهندس شو...

و.

.

.

فرستنده : سرباز







__ استــاد چــن کیلویـــى شووومـــا ؟؟ 

استـــاد: اینــا چــه ســوالیـــه، بــرو بیـــــرون ...

__ مهـــم نیســـت چنــد کیلویــى ، نیــم کیلــو باش ولــى آدم بــاش ...

خطــاب بــه استــادی کــه گنــد زد بــه معـــدل خیلـــی ها :(

ani₥

فرستنده : shey2nak







دیروز یکی اومده میگه عاغا ببخشید شارژ سه هزاری ایرانسل دارین ؟

من (>

ایرانسل >*

دکل مخابرات )&

تحریمها ^)

حقش بود همونجا یه تَکل کاکِرویی برم تو صورتش !!!!!!!!!!!!!!!

یعنی من واقعا در عجبم ها که این تحریما انقد رومون اثر گذاشته ؟

فرستنده : zir khaki







یکی از تفریحاتم اینه که با مگس کش مگش نفله کنم میبرم میندازم در خونه مورچه ها...

اونام کلی خوشحال میشن!

خدایا این تفریحات خیریه رو از من نگیر!!!

فرستنده : Esmaeil.Morteza







یکی ار اَبَر فانتزیام اینه که به بابام بگم .. یه سیگارم برا من روشن کن :)))))

فرستنده : Meraj







یبار با خانواده رفتیم قبرستون یه نفر اومد خرما تعارف کرد،

بابای ما هم حواسش نبود حالش بد بود گفت مبارک باشه! 

بعدش اومد مثلا جمعش کنه گفت خونه جدیدش منظورم بود :))

مارو میگی =))

خانواده مرحوم :| :@

بابای ما :| :((

فرستنده : Mahdieh







ای کسانی که هنگام ورود پدرشان به اتاق بلافاصله صفحه فیس بوک را بسته سپس ساعتها به عکس بک گراند دسک تاپ خیره می شوید 

بدانید موقع گرفتن پول تو جیبی هم پدرتان کنترل را به دست گرفته و به صفحه تلویزیون خیره خواهد شد!


فرستنده : hamid reza







رایتل رو کجای دلم بذارم؟؟هم صدای گراهام بل رو میشنوه هم تصویرشو میبینه!!!

جل الخالق!! آدم نمیره چیزها میبینه!!!!!!

فرستنده : 3tare







داش بزرگم یه پسر داره که 7 سالشه ینی دیوار راست میدوه وقتی میرم خونشون یه دل سیر کتک میخورم طوری که حتی تو آگاهیم اینجوری نمیزنن آدمو !! والللا!..!

همه بچه ها اینجورین؟

فرستنده : ghadan-69







دیروز من و خانمم دوتایی با افتخار اومدیم دم در پراید نقره ای خودمونو شستیم تازه به لاستیکاش هم نوشابه ریختم با نوشابه شستم همه همسایه ها داشتن بهمون نگاه میکردن ما هم قیافهه گرفته بودیم که آره پراید داریم

راستی از این به بعد میخوام به جای آب تو رادیاتورش دوغ بریزم یکم جیگرش حال بیاد نظر شما چیه؟

فرستنده : biglar







5 6 ساله که بودم مامانم بهم القا کرده بود که اگه حرف زشتی به زبون بیارم یه اتفاقی تو مایه های فیلم مقصد نهایی برام میفته و من هم عجیب به این مساله اعتقاد داشتم، تا اینکه مدت ها بعد یه روز تو خیابون یه بچه هم سن و سال خودم یه حرف زشت(بیشعور)گفت، من دچار وحشت شدم و چشمامو بستم تا شاهد این صحنه وحشتناک نباشم ولی هیچ اتفاقی نیفتاد و کل اعتقادات ما رفت زیر رادیکال :| تو عالم بچگی این مساله ذهنمو بکلی مشغول کرده بود تا اینکه از فرط کنجکاوی یه روز که مامانم تو حیاط داشت رخت پهن میکرد رفتم تو یه اتاق و پشت در قایم شدم، همه شجاعتمو جمع کردم و چشمامو بستم و همون کلمه زشتو یواشکی گفتم، خوب یادمه تمام تنم میلرزید ... 

فرستنده : مهندسِ مملکت







از وقتی تبلیغات رایتل تو تلویزیون شروع شده نمیدونین چه وضعیه تو خونمون مامانم گیر داده به داداشم برو یه دونه از این

سیم کارتها بخر از این به بعد زنگ میزنم ببینم کدوم قبرستونی؟ با کی میگردی؟عروسمو ببینم چه شکلیه؟

همراه اول و ایرانسل !!!

رایتل ))))

فرستنده : mano_o0o0on







اقا دور از جونتون ما قسمتمون شد بریم یکی از فیلمای جشنواره فجر رو ببینم. اقا یه صحنه بود که یک هواپیمای جنگی فرود میومد. دیدید موقع فرود یه چتر پشتشون باز میشه ک سرعتشون کم بشه. اقا اینو ک نشون داد دوتا دختر دوتا صندلی اونورتر نشسه بودن. یکیشون گف این چیه! انگار خراب شده. بعد اون یکی گف نه بابا فک کنم پرچم صلحه!!!!!!!!(جون مولی اگه یک کلمه کمو زیاد گفته باشم نگفتم) در این صحنه بود ک بنده حقیر از شدت دل درد ب زیز صندلی پناه برده و داستان ر فراموش.

خدایا ما با کیا شدیم ٧٠ میلیون!!!!!

فرستنده : BamBaK







**پـــــیـــــشــرفـــــــت یـــعـــــنـــی ایــن** :

دیروز رفتم یه سیمکارت دیگه بخرم(خخخخخ آخه نیست که خیلی هم زنگ خور دارم فقط هر روز مامانم بهم زنگ میزنه میگه داری میای نونم بخر).خلـــاصه 5هزار تومن دادم دوتا سمیکارت دوقولو بهم داده تازه یکیش دوهزارتومنم شارژ داشته (الان فهمیدید ایرانسلو میگم؟) یعنی در اصل میشه هر سیمکارتی 1500تومن.بعد من یه لحظه یاد بابام افتادم که چند سال پیش یه خط خرید یک میلیون وپونصد هزار تومن تازه چندماه بعد بهش تحویل دادن.دیگه پـــــیــــــشـــــــــرفــــــــــت بهتر از از این می خواید؟؟؟؟

درسته که پراید 3برابر گرونتر از چند سال پیشه ولی به جاش سیمکارت هزار برابر ارزونتر از چند سال پیشه

""بـبـیـنـیـد مـن چـه پـسـر خـوشـبـیـنـی هـسـتـم خـو یـه ذره از مـن یـاد بـگـیـریـد دیـگـه""

فرستنده : viki







اقا این دیگه اخرشه خانومه رفته تست رانندگی برای گواهی رفته زیر 10 چرخ اونی که پیششه از 32 چا استخانش شکشته اومده میگه من که رانندگیم خوب بود منتظرم ماه دیگه از بیمارستان مرخص شه بیاد ببینم کی این گواهیمو میده

فرستنده : farshad_







اینقدر به خاطر سر کله زدن با یه گودزیلا به خودتون افتخار نکنین مامان گلم معلم 30 تا گودزیلاست (دوم ابتدایی)

امروز مامان یکیشون با گریه اومده مدرسه گفته دخترم باباش سکته کرده بعد بنده خدا از این گودزیلا یه لیوان آب خواسته بلند شده باباهه رو زده گفته مگه من نوکرتم؟

اصلا خنده نداشتا

فرستنده : parastesh







عاقا امروز با پراید رفتم بیرون مردم یه جور دیگه بهم نگاه میکردن ......... راهنما زدم کنار پیاده رو پارک کردم باورتو نمیشه چه صحنه ای رو دیدم یه لحظه صورتمو برگردوندم سمت چپ دیدم یه زانتا امد کنار ماشینم آروم ترمز زد شیشه هاش دودی بود شیشه رو داد پایین پشت فرمون یه دخدر بود منو میگی اینجوری شده بودم ;;);;) بایه اعتماد به نفسی خیلی ریلکس گرفت دنده عقب رفت پارک دوبل پشته سرم .......... پارک دوبل که زد من اینجوری شدم :-o

لحظه بعد پارک دوبل دخدره من کف کردم اینجوری :-o

راهنمایی و رانندگی اینجوری :-o

دخدره ........ b-)

من میرم دیگه تو افق محو شم .................

فرستنده : danesh_2013







ﻪ ﺩﺭﺟﻪ ﺍﯼ ﺭﺳﯿﺪﻡ ﮐﻪ ﻭﺍﺳﻪ ﺧﻮﺩﻡ ﯾﻪ ﭼﯿﺰﯼ ﺗﻌﺮﯾﻒ ﻣﯿﮑﻨﻢ ﻣﯿﺨﻨﺪﻡ ﺗﺎﺯﻩ ﺁﺧﺮﺵ ﻫﻢ ﺍﺯ ﺧﻮﺩﻡ ﻣﯿﭙﺮﺳﻢ : ﺟﺎﻥ ﻣﻦ ! ؟ ((((:

فرستنده : mano_o0o0on







امروز تو  خوش خنده ک بودم رئیس ادارمون(متوجه شدید من تو اداره کار میکنم یا بیشتر توضیح بدم) باعجله از جلسه اومد بیرون گفت فوری چند تا فرمو از سایت واسش پرینت بگیرم.چنان غرق خوندن بودم متوجه نشدم.هیچی دیگه واسم توبیخی نوشت.آخه رئیسم اینقدر بی اعصا؟؟؟والا به غرعان...

فرستنده : mano_o0o0on







داشتم رانندگی می کردم که کنار خیابون دیدم یه وانتی پرتقال میفروشه .. رو مقوا هم قیمت درشت زده بود ۵۰۰ تومن پرتقالاشم خدایی خعلی خوب بود . رفتم گفتم ۵ کیلو بکش ... خلاصه رفتیم حساب کنیم در اومد گفت ۱۲۵۰۰ !!!! 

من :| چجوری حساب کردی داش ؟‌!!‌ هیچی دیگه گفت رو مقوا رو بخون دیدم زیر ۵۰۰ تومن کوچیک نوشته هویجججججج !‌

هیچی دیگه متفاعد شدم ۱۲۵۰۰ دادم رفتم .

فرستنده : شاگــــــرد








بچه ها یه سوال

چرا همه ی قفل فرمونا قرمزن؟؟؟؟؟

فرستنده : H O S N A







این ضرب المثل هس حلال زاده به داییش میره بنظرم درمورد این گودزیلاهای 80،90 دیگه صدق نمیکنه وباید ی ویرایش بشه والا ما کی اینجور بودیم، از این ب بعد حلال زاده های 80،90 به 60جانور مرگبار میرن،موافقی بزن لایکو شاید تصویب بشه

فرستنده : amiro0o







یکی دیگه از فانتزیامم اینه که یه روز با لامبورگینیم برم دمه دبیرستان دخترونه D:

بعد که دارم به دخترا تیکه میندازم یدفه عزراییلو ببینم و الفاتحه!

بعد خودمو تو جهنم ببینمو با کلی اصرار که خدایا یه فرصت دیگه به من بده!

یهو اون دختری که بهش تیکه انداختمو ببینم که داره بهم میگه:بگو غلط کردم تا برگردی!

منم بگم:

نه!من هیچ وقت برای زنده موندن اصرار نکردم!

بعد اونم یهو تو آتیش محو شه و منم عینه سگ تو آتیش بسوزم!

بععععععله!

به این میگن مرد سربلندی!

آتیشو به معذرت خواهی ترجیح میدم!

فرستنده : amir_hossein76







یکی از فانتزیام اینه معلم فیزیکمونو یه جا تنها گیر بیارم و روش چاقو بکشم...بعد خوانوادش هی بهم اصرار کنن که نهههههههههه!!!!اونو نکش!!!

منم بگم:متأسفم...ولی به من دستور داده شده....خونوادم گروگانن!باید سره اینو براشون ببرم تا اونا رو آزاد کنن....

بعد که اونا دارن گریه میکنن یهو بگم برو به زندگیت برس....از این فرصت استفاده کن!

بعد در حالی که دارم سیگار میکشم،سواره پرایدم بشمو در حالی که دارم گریه میکنم تو افق محو بشم!

نه....انصافی....من دیوونم عایا!!!

فرستنده : amir_hossein76







آقا با دو گروه خیلی حال میکنم:

1. اونایی که کارت پراک میزنن و یادشون میره غیرفعال کنن و میرن :دی

2. اونایی که نوبت بانک میگیرن و حوصلشون نمیگیره بمونن، نوبتو میذارن و میرن

خداییش خیرات میکنن

فرستنده : HaMeD







سایپا داره یواش یواش به این نتیجه میرسه که اصلا پرایداش حیفه ، نفروشه دیگه کلا ...


فرستنده : esmaeil56







دقت کردید ! یه مغز گردو میخوری اندازه3 تا مغز گردو لا دندونت گیر میکنه!

فرستنده : HAMID







تو محله ما یه کافی نت هست اسمش "رایگان"!

اولین بار مامانم کشفش کرده بود،بیرون بودیم داشتیم برمیگشتیم میگه یه کافی نت اینجا هست مجانیه!!

من O_0 میشه یعنی!رو چه حسابی!؟

مامانم:اره بابا خودش نوشته رایگان!بیا بریم من یه سری کار دارم. مام گفتیم باوشه...

خلاصه رفتیمو مامان جون کارشو انجام داد،اقا ما دیدیم ملت موقع رفتن دارن حساب میکنن!!!

گفتیم شاید اونا اشتباه میکنن اومدیم بگیم مام لارجیم گفتیم اقا چقد شد؟

برگشت گفت:قابلی نداره،4000 تومن...

عاقاهه :)))

من :|

مامانم O_0

خو هموطن گرامی اقوی(لهجه شیرازی)محترم اخه اسمه انتخاب کردی شومو(بازم لهجه)

چرا با احساسات یه ملت تحریم شده اینجوری بازی میکنید؟!!...

فرستنده : *قاصدک...







آقایون خانوما شمام تو بچگی وقتی میخواستین یکی رو قسم بدین دستشو میگرفتین و این شعر: دسته علی یار علی هرکی 2روغ بگه دشمن مرتضی تویی_رو میخوندین واسه طرف؟؟؟و دیگه مطمعن میشدین ک نمیره بگه!!!

آیا واسه شمام همین شعر بوووووووود؟؟؟چ میدونم گفت شاید واسه شهرهای مختلف شعر و سبکش متفاوت باشه!!!

فرستنده : you & me







تو خیابون بودم یارو ازم پرسید داداش میدونی افق کجاس من تعجب کردم این چی میگه داره مخ مارو کار میگیره بعد گفتم شاید تازه فانتزی خونده ونمیدونه افق چیه بهش گفتم سیگار داری گفت نه اگه بخوام برم افق باید سیگاری باشم گفتم تو دود باید محو شی دیگه گفت دود برا چی تازه اونجا بود یادم اومد همین بقلها اموزشگاه زبان افقه

فرستنده : ashi shekhede







هیچ لذتی بالاتر از این نیست که دوتا تیکه از سرعت گیر کنده شده باشه

و آدم بتونه دو تا چرخش ماشینشو از اونجا رد کنه :))

فرستنده : smj13سید مصطفی







تایلندی ها تو خطبه عقد میدونید چی میگن؟!

ถ้าจะชมพระอาทิตย์ตกดินสวยที่สุดในเขมรต้องมาที่ปราสาทพนมบาเค็ง เสียมเรียบ ดูจากรูปแล้วเพื่อนๆว่าจริงไหมครับ ? แม้ทางขึ้นจะสูงชันเพราะตัวปราสาทอยู่บนยอดเขาและใช้เวลาเดินเรียกเหงื่อไม่น้อยกว่า 20 นาที แต่วิวทิวทัศน์แบบ bird eye view ที่มองเห็นโดยรอบพระนคร รวมทั้งเห็นยอดปราสาทหินนครวัดอยู่ลิบๆ และทิวทัศน์ที่งดงามของป่าไม้ที่ยังมีไม้ใหญ่อายุนับร้อยปี ท่ามกลางแสงทองยามอัสดง ไม่ทำให้นักท่องเที่ยวคนไหนผิดหวังครับ ปราสาทพนมบาเค็งเทวสถานฮินดูโบราณแห่งนี้เคยเป็นศูนย์กลางเมืองพระนคร สร้างในสมัยพระเจ้ายโศวรมันที่ 1 ช่วงปีพ.ศ. 1440-1470 มีอายุราว 300 ปี ก่อนยุคนครธม ครับ


เพื่อนๆ KTC World ที่มีภาพประทับใจในเอเชีย ภายใน 25 ก.พ นี้ อย่าลืมร่วมสนุกกับกิจกรรมถ่ายรูปดีมีรางวัล ธีม “Asia Memoir” บันทึกเอเชียในความทรงจำ แชร์ภาพเป็นแรงบันดาลใจในการเดินทางให้กับเพื่อนๆที่รักการท่องเที่ยวด้วยกัน นะครับ รายละเอียดตามลิงก์นี้


فهمیدی عــایـــا؟؟؟؟!!!!

حالا خوبت شد؟؟؟

فوضولیت خوابید؟؟؟؟؟؟!!!

حالا برو دنبال کار و زندگیت ! :|

فرستنده : smj13سید مصطفی







زمانی که فیلم بازگشت گودزیلا را نگاه میکردیم اصلا فکرش را نمیکردیم که روزی گودزیلاها ی واقعی زندگی را برایمان خطرناک کنند ومجبور شیم به افق پناهنده شیم ...

فرستنده : نسل سوخته







من برم تو افق محو بشم؟

پسر عمون پدربزرگش مرد(خدابیامرزه)

من میخواستم یکم تریپ همدردی دربیارم و نخندم(آره من عادت دارم وقتی میرم مجلس ختم خندم میگیره|از خدا درخواست آمرزش دارم)

رفتم قیافه ی پسره رو دیدم 

اینجوری بود=))

من:|

خدا بیامرز:((

و دوباره من:|

گفتم چته؟

گفت هیچی چنتا جک نداری بدی من بخندم

گفتم برو تو آیینه خودتو نیگاه کن میخندی:|

هیچی دیگه اومدم از بروبکس  خوش خنده ای اس نگاه کردم بش گفتم

اون همچنان=))

و ایندفعه خودم:((

فک فامیل دارم من

فرستنده : lover







آقا الان بابام بهم گفت زنگ بزن قرار دندون پزشکی فرداتو کنسل کن.

الان احساس میکنم یه آدم خیلی مهمی ام!!!! تا حالا اصلا از این قرارا نداشتم چه برسه به اینکه کنسلش کنم.....

چقدر من باکلاسم....

یعنی اگه رتبه یک کنکور سراسری میاوردم اینجوری ذوق مرگ نمیشدم....

:))))))

فرستنده : Mr.Blake







اعتراف میکنم ... بچه که بودم فکر میکردم شمال یه کشور خارجیه.

فرستنده : #koroush#







از این طرح هزاران لبخند که هیچی به ما نرسید.

حالااگه یه طرح هزاران فحش بذاره

من یه نفری همه رو برنده میشم !

فرستنده : Vahab







همیشهتو عکسام ، عکسهایی که به نظر خودم جالب هستند و احساس بیشتری توشون هست ٬کمترمورد توجه بینندگانم قرار میگیره . چرا؟ ؟ :\

فرستنده : کرگدن رئوف







به تازگی دانشمندان کشف کردند که صابونی را که خیس است نمیشه با دو انگشت برداریم امتحان کردم راست بود !!!!!

فرستنده : نسل سوخته







به مامانم میگم : یادش بخیر بچه بودیم چقدر ما رو کتک زدیا !

شترق خوابوند در گوشم گفت : این دروغا چیه که میگی ؟ من کِی دستم روتون بلند شده ؟

هیچی دیگه تا دو ساعت تو شوک بودم :|


فرستنده : hamid reza







هر مادری فکر می‌کنه بچه‌ش خوشتیپ ترین بچه دنیاست...!!!

اما فقط یکی‌شون درست فکر می‌کنه!!!!

که اون‌هم مامان منه ... !!!

D:(((

فرستنده : hamid reza







سلام فردا کارنامه میدن 

اومدم اینجا خداحافظی کنم 

چون نمرات پایین باشه لپ تاپ ، آیفون ، آیپد توقیف میشه 

و باید برم یه کلبه تو افق بگیرم

فرستنده : پویا







الان داشتم با ذوق تمام جوک "هادی گلابی"و واسه مامانم میخوندم...جوکش این بود( یه سوالی هست مدت هاست ذهن ِ منو مشغول کرده ..

من میخوام ببینم اونی که داشت زبان فارسی رو اختراع میکرد

اون روز اول …

چی شد که تصمیم گرفت قورباغه ق اولش«ق» باشه غ دومش«غ» ؟ )

یهو بابام اومده میگه :

این اسمو قدیمیا گذاشتن چون قدیم قورباغه قدیم می رفته تو باغ آ قووور قوووورررر میکرده اسمش شده قووور باغه

قیافه ی من O_o

قیافه مامانم 0_o

بابا ی خارجیه داریما آآآآ

به افتخار بابام

فرستنده : خخخخخ.....=)))))







غصه هیچوقت سراغ من نمیاد ، هیچوقت ؛

در واقع هیچوقت نرفته که بخواد بیاد ، الانم اینجاست … سلام کن به عمو !

فرستنده : Vahab







خوب نیست آدم دارایی هاشو به رخ بکشه

ولی داداشم اینا یه همسایه دارن که باجناقش یه پراید داره …

بعله یه همچین خونواده ی مایه داری هستیم ما !

فرستنده : Vahab







تا حالا دقت کردین تو فیلمای ایرانی تا یه چک به طرف میزنن فوری از دماغش خون میاد؟

فرستنده : SPSS_QOM







آقا این ارغوان آذر نیا که هست (همون تو سریال زمانه) دوبار شوهر کرده...! 

بار اول که شوهره سیاه بخت شد، دفعه ی دومم که دکتره به دیار باقی شتافت.

خواستم اختار بدم اگه جونتونو دوست دارید، وقتی دیدین داره میاد سمتتون ، با تیر بزنید بکشیدش....

امروز من بهش سلام کردم داشتم میرفتم زیر پراید...

از من به شما نصیحت :)

فرستنده : Mr.Blake







یکی از فانتزیام که چه عرض کنم یکی از دست نیافتنی ترین آرزوهام اینه که وقتی دریخچالوبازمیکنمو باپارچ آب میخورم مامانم مچمو نگیره

(حال کردین آخرش توافق محونشدم)

فرستنده : MahdiAghlmand







یکی از آرزوهام اینه که یه رستوران بزنم..

توش فـــــــــــــــــقط ته دیگ سرو کنم!!! :))

فرستنده : سونامــی امیــد







یارو تو فیس بوک پست گذاشته : یکی از فانتزیام اینه که زنم بمیره ( خدا نکنه !!! ) بعد منو با یه بچه کوچیک تنها بذاره بعد پدر و مادر زنم هی بم بگن تو جوونی برو زن بگیر بعد من یه روز از دستشون عصبانی بشم برم تو افق به صورت عمود بر مورب محو بشم ...


به اون ( خدا نکنه !!! ) دقت کنین .... فک کنم بارو زنش پیشش بوده ;)

فرستنده : آشپز باشی



















کلمات کلیدی : خاطرات خنده دار | جوک جدید | جوک با حال | سوتی های احمقانه | اعترافات با مزه | داستان طنز | شعر خنده دار | اس ام اس جالب | خاطرات خنده دار | جوک جدید | جوک با حال | سوتی های احمقانه | اعترافات با مزه | داستان طنز | شعر خنده دار | اس ام اس جالب | خوش خنده خان | خاطرات خنده دار | جوک جدید | جوک با حال | سوتی های احمقانه | اعترافات با مزه | داستان طنز | شعر خنده دار | اس ام اس جالب | خاطرات خنده دار | جوک جدید | جوک با حال | سوتی های احمقانه | اعترافات با مزه | داستان طنز | شعر خنده دار | اس ام اس جالب | خوش خنده خان|



نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد