میخواستیم بریم عروسی (2سال پیش) گفتم من نمیام امتحان دین و زندگی دارم یهو پدرم زد پشت گردنم گفت اخه پدرسوخته تو دین داری تا زندگی داشته باشی هیچی دیگه تو عمرم اینقدر قانع نشده بـودم رفتم عروسی پدر قانع کننده ای داریم ما چه فکر کردی!
فرستنده : LoLo
Jokestoon
وبسایتی بسیار جالب و دیدنی که در آن می توانید جدید ترین جوک ها ، خاطرات خنده دار و اس ام اس های جدید و عاشقانه را بخوانیدJokestoon
وبسایتی بسیار جالب و دیدنی که در آن می توانید جدید ترین جوک ها ، خاطرات خنده دار و اس ام اس های جدید و عاشقانه را بخوانیدفک و فامیله ما داریم آخه ؟
فک و فامیله داریم
تو خونه ما هرکی هرچیو پیدا نمیکنه و کمک میخوووواد جوابش بلا استتثنا اینه :
"اگه بیام پیداش کنم کتک میخوریا"
کمک بدون کتک تعریف نشده
من هر وخ میگم کجاس مامانم میگه اونجاس
هنوزم موندم اونجا دیغن کجاس
فکـ و فامیل ماروباش :|
فرستنده : Shey2nak
دختر عموم داشته آرایش میکرده و خط چشم سبز میکشیده زیر چشمش!! همون موقع داداشش که 6 سالشه میاد تو اتاق تا خواهرشو میبینه یه جیغ میزنه میگه وااااای آجییییییی زیر چشمت کپک زده:))
ماشلا ای کیو در حد لالیگا :|
فرستنده : Shey2nak
امروز یه نقشه گنج کشیدم دادم دست داداش کوچیکم که ۵ سالشه اونم از صبح کل خونه رو سه بار گشته ولی چیزی پیدا نکرده...
بیچاره الان از خستگی بیهوش شده لامصب کرم ریختن به هر سن وسالی حال میده :دی
فرستنده : amasa23
دارم میرم حموم مامانم میگه: صابون نداریم فردا برو!
میگم:صابون نمیخوام!
میگه پس میری اون تو چیکار کنی؟
میگم میرم فکر کنم!!!
میگه پس یه ساعت تو دستشویی میشینی چیکار میکنی؟!!
میگم تو دستشویی استراحت میکنم!!
میگه تو که 25 ساعت از 24 ساعت رو استراحت میکنی دیگه چی میگی ؟!!
هیچی دیگه کلا از حموم و دستشویی و استراحت منصرف شدم!!
مامان حاضر جوابه داریم؟
فرستنده : hesabdar
یه پسر خاله دارم 8 سالشه.به نظر من باید مدال جمله سازی بهش بدن.چنتا از جملات برترش:
شایسته:من شایستگی خود را دارم و شایستگی بقیه را هم دارم
شیرینی فروش:شیرینی فروش به ما میوه میدهد
عزیز:بچه های عزیز
من :)خالم :|
شوهر خالم :)
مایکل جکسون تو قبر در حال خوندن بیت ایت :()
کتاب فارسی :/
جمله سازی :\
پسر خاله جمله سار و جمله نویسه ما داریم
فرستنده : SEPEHR 007
پسرعموم اومده خونمون برگشته به داداش5سالم میگه؛
ایمان تو بابایی رو بیشتر دوس داری یا مامانتو؟؟
ایمان؛ اول امیرم توش بگو!!
پسرعموم؛ خیلٍ خب! امیرو بیشتر دوس داری یا مامان باباتو؟؟
ایمان؛ شاپری دخترٍ دایی علیرضا!!
یعنی من موندم اندر کفش چرا اسمٍ منو گف!!
میخواست احساساتٍ منو آپزیت کنه؟؟ واقعاً؟؟
داداشٍ خانواده دوستٍ من دارم؟؟
فرستنده : امیر21
یکی از فامیلامون مادر بزرگش مرغ و خروس داره.
اسم خروسه آقا راستینه!!!اسم مرغه هستی خانوم!!!
مادر بزرگه میگه:براشون ماکارونی درست میکنم،خیلی با ادب میان میخورن. تازه تو حیاط یه عالمه گلدون دارم، بهشون گفتم :من برای شما زحمت می کشم مبادا گلدونامو نوک بزنید، گناه دارن!!! هروقت که تخم میذارن نمیخوره،میده به همسایه اش.ازش بپرسی چرا خودت نمیخوری؟ میگه:این تخم ها مثل نوه های منن!!!!
خلاصه زندگی مسالمت آمیزی باهاشون داره..
آدم میره خونش یادکارتونه خونه ی مادر بزرگه می افته...خل
فرستنده : D$D$D
یعنی آدم سگ باشه دانشجو دانشگاه آزاد نباشه . میام هر کار کنم بابام میگه این ترم 900 تومان شهریه دانشگاتو دادم . میترسم دیگه غذا هم بهم نده .
فرستنده : milad
آقا این عموم هر سری مهمونی داشتیم میاد میگه سلام مهندس.خوبی؟چه خبر مهندس؟خلاصه که فقط مهندس صدام میکنه.حالا تا من مهندس بشم دل صاحبم آب شود.
هیچی دیگه ما هم میریم تو فاز کلاس.تا ته مجلس احساس میکنم فقط منم.
آخه عمو چرا جو میدی؟
اصلا نمیشه تا ته کار شیطونی کرد.
خواهشا مسئولا رسیدگی کنند.ما دانشجوییم تازه.
والاه.
فرستنده : Mohammad_7honar
دخترم 17 ماهشه
چند روز پیش اومده ازم پول گرفته منم کلی ذوق کردم بعد دیدم رفت دو دستی تقدیم کرد به خانومم!!!!!!
خداوکیلی اینم فک و فامیله کلاه برداره که ما داریم؟!!!!
فرستنده : smj13
دیشب سرمو گذاشتم رو پای مامانم و داشتیم با حس قشنگ مادر فرزندی با هم رابطه برقرار میکردیم.یهو با ناز ازش پرسیدم:مامان از اینکه من دخترتم چه احساسی داری؟
بلافاصله جواب داد:احساس شرمساری!!!!
مامانه من دارم؟؟؟نه جدا مامانه من دارم؟؟؟
فرستنده : ****رویا****
بابام صدام زده منم از طبقه دوم اومدم پایین میگم کاریم داشتی صدام زدی؟
میگه آره این لامپو روشن کن!!!!!
جالبه کلید لامپ بالا سر خودش بود!!!!
اینم فک و فامیله که ما داریم؟!!
فرستنده : smj13
دیروز به پسرعمه ام گفتم چرا صورتت جوش زده؟
با قلدریه هرچه تمام تر برگشته میگه:میتونه!!!مشکلیه؟؟؟
پسر عمه ام: >:(
من:o_O
جوش رو صورتش: :-)
قلدر محله مون: :-)
پسر عمه است ما داریم؟؟؟
فرستنده : ****رویا****
خواهرزادم 4سالشه اومده تو اتاقم میگم دایی من سرم درد میکنه فردا امتحان دارم استادم دعوام میکنه! ساکت باش باشه؟؟
آقا رف بیرون دیدم خواهرمو دامادمون با مامانم اومدن شیون و زاری!!!
منم فک کردم کسی مرده!! شکه شدم!!
بعد خواهرم الهی کورش بمیرم برات داداشی چرا به ما نگفتی الهی بمیرم واسه جوونیت؟؟
مامانم؛ خدایا من همین یه پسرو دارم چرا با من اینکارو کردی؟؟
دامادمون؛ کورش نگران نباش من دکترٍ خوب سراغ دارم!!
من؛ چییییییی شده؟؟ چی میگین؟؟؟
مامانم؛ الهی بمیرم نمیخای ما ناراحت بشیم؟؟ بعد یهویی از هوش رف!!
میگم ؛ اینجا چه خبره؟؟
دامادمون فهمیدیم تومورٍ مغزی داری!!!
من؛|
خواهر زاده کثافتم؛|
تومورٍ نداشته تو سرم؛|
یه همچین خواهرزاده ای دارم من بهش میخاین فحش بدین لایک کنین!!
فرستنده : کورش
فک و فامیله داریم
بابام یه چن روزیٍ رفته شهرستان واسه کارش!!
نصفه شب بودش دیدم مامانم وحشتناک اومده میگه؛ امیـــــــــــــــــــــر بیدارشو ایمان(داداشم 5سالشه) تب کرده پاشو ببریمش بیمارستان!! آقا تا اینو گف مثٍ قرقی سوییچو برداشتم ماشینو از پارکینگ بیارم بیرون هیچی مامانمم اومد سوار شد با سرعتٍ نور رانندگی میکردم!! 3تا خیابونو ردش کردم!! میبینم مامانم یا حسین!!! ایمان کو؟؟ امیر؟؟
من؛ کجاس؟؟ مگه تو نیاوردیش؟؟
مامانم؛ آچمز مگه نگفتم تو بغلش کن بیارش؟؟؟ خاک تو سرت!! دور بزن ! جــــــــــــاش گـــــــــــذاشتـیـم!!
رفتم خونه میبینم بچه زده زیرٍ گریه ترسیده زهره ترک شده!!
بعد مامانم زده زیرٍ خنده میگه تقصیرٍ داداشٍ سر به هواته!!!
خدا وکیلی مامانٍ نگران و حواس جمه من دارم؟؟
یه مدتیٍ فک و فامیل کلید کردن رو سوتی دادن نمیدنم قضیه چیه!!!!!
فرستنده : امیر21
رفتم چراغ اتاق خواهرم رو شبیه وصل کنم
گوشه رو دادم که نور رو بگیره ببینم چ میکنم
میبنم نشسته داره بازی میکنی
بعد چند دقیقه میگه بازیش باحاله
چراغ رو ول کن نمیخوام
فرستنده : AAN
بابای دوستم داره میره حج،قسمت شما بشه، یه مرغ مینا دارن خیلی دوسش داره،مینا هم اونو خیلی دوست داره. قبل از اینکه بره هزارتا فیلم از خودش گرفته،تو فیلم به مینا سلام میکنه،قربون صدقه اش میره،گفت:هروقت رفتم این فیلما رو هر روز براش بذارید که احساس دلتنگی نکنه!!!!!!
فک و فامیل حیوون دوسته ما داریم؟؟!!!؟؟!!!!
فرستنده : D$D$D
داداشم تاکسی داره میگم روزی چقذر کار میکنی؟
میگه 30تومن
میگم یه روز بیا کمک من 30تومن بهت میدم
میگه باشه جمعه میام
گفتم حالا چرا جمعه؟
میگه آخه جمعه ها 60تومن هم کار میکنم
خدایی فک و فامیله ما داریم؟
فرستنده : عرفان
بابام خیلی مرده!سر ناهار دستم خورد به پارچ اب همش ریخت تو غذاش.هر کی بود یه چک میخوابوند زیر گوش بچه اش. ولی بابام نزد!!!!!فقط بشقابشو باهام عوض کرد:)
خدایی اوچ مهربونی ومرام از پدر فداکار من همینطوره که در حق من سرازیر میشه منم اب شدم رفتم طبقه پایینیمون:-0
یکی نیست بگه فک وفامیله که داریم!!!!؟؟؟
فرستنده : amasa23
بعضی جمعه ها من یه سر میرم خونه پدربزرگم!!
یهو دیدم پدربزرگم کز کرده یه گوشه خبری از مامان بزرگمم نیس!! من؛ چی شده؟؟
بابابزرگ؛ هیچی پسرم غلطه زیادی کردم مامانیت باهام قهر کرده!!!
من؛ چیکا کردی پسر؟؟
مامانی از تو یه اتاقٍ دیگه! از خودش بپرس امیر جان!!
من؛(o_O)
بابابزرگ؛ دارم میگم زن!! بابا من رفتم لواشکایی رو که با میوه هایٍ تو حیاط درس کرده رو یواشکی خوردم واسه این خانومم نذاشتم!! بابا بخدا دلم میخاست!!
من؛(^_^)
لواشک؛)))
درختایٍ تو حیاط؛)))
کسی که لواشک دلش خواست؛(×_×)
معده ی بابابزرگم؛_______
مامانبزرگ بابابزرگٍ لواشک خوره داریم؟؟؟
فرستنده : امیر21
نمیدونم این قضیه باباها چیه که کولرو خاموش میکنن.حالا کولر فداسرتون دروپنجره روهم میبندن بعد که اعتراضم میکنی میگه هممون ومریض کردی رفت.
آخه باباست ما داریم
فرستنده : del shekaste
طبقه بالامون شرکته،
ب بابا میگم بابا اینا منو نمیخوان؟
خواهرم چپ چپ نگاه کرد،گفتم ب عنوان آبدارچی،
مامانم ی نگاه عاقل اندر سفیه بهم کرد گفت آبدارچی؟
تو دلم گفتم الان میگه اینهمه درس خوندی ک آبدارچی شی،
یهو دیدم برگشته میگه آخه تو بلدی چای دم کنی ک میخوای آبدار چی شی؟
یعنی له شدما
فرستنده : atiye
(سوکس شم اگه دروغ بگم) سر سفره نشسته بودیم مامانم گفت برو اون فلفل ها رو بیار با آبگوشت بخوریم پا شدم آوردم تعارف کردم هیشکی نخورد بعد خودم یه دونشو خوردم از بس تند بود آتیش گرفتم بعد مامانم به بابام میگه مرد دیدی گفتم این فلفلا شیرین نیستن؟
یه لحظه از شدت محبت اشک تو چشمام حلقه زد فک کنم شرایط من از بچه سر راهی گذشته در حد موش آزمایشگاهی روم حساب میکنن تو خونه
فرستنده : mamareza
عروسی دایی جونمه رفتن باغ واسه آتلیه فیلمبردارجامونده!بشمار١
بابالباساروبرده خشکشویی قراربوده ساعت٣بره تحویل بگیره الان ساعت٧قروبه مالباس نداریم!بشمار٢
میریم توشهردیدیددیدبکنیم ماشین عروس خراب شدامدادخودرو عروس ودامادو یدک کشید.بشمار٣
گوسفندگرفتیم جلوپاشون غربونی کنیم لحظه پیاده شدن عروس گوسفندفرارکرد.بشمار٤
گروه موسیقی شروع کردن مجلس گرم کنن سیم کشی تالارآتیش گرفت،بشمار٥
ادامه ارسال جوک بعدی! به این میگن ازدواج با اعمال شاقه.
داییه بدشانسه من دارم؟
فرستنده : darcknes star
ی مامان بزرگ دارم وقتی به نفعش نباشه نه گوشاش میشنوه نه چشاش میبینه نه پاهاش جون داره.ولی وای به حال روزی که من با تلفن صحبت کنم گوشاش تییییییییییز به تیزی چاقو زنجان یا اگه به نفعش باشه چشاش به دوربین شکاری میگه زکی تازه به جون خودم پرشش از جوب هم دیدم
ولی خدا سایه اش رو از سرمون کم نکنه.
اونایی که مامان بزرگشون اینطوریه بزنن لایکو!
فرستنده : MehrnaZ
ب خالم میگم این رگه پشت چشمت؟
میگه پ ن پ طناب بستیم لباس آویزون کنیم!!!
آخه من چی بگم ب این فک و فامیل سر خوش، هر کدوم ی مدلن!!!!!
فرستنده : atiye
یه بار خوابیده بودم بچه خواهرم 5سالشه اومد یک سیلی خفن خوابوند در گوشم. روانی شدم داد کشیدم سرش کره خر چرا زدی نمیبینی خوابم. بیچاره زد زیر گریه که دیگه مگس روت بشینه فراریش نمیدم!!!
خواهرزادس داریم
فرستنده : kk
امروز یه لباس واسه دخترم گرفتم که عکس دوتا الاغ روشه مامانم هم میگه عکس مامان باباشو زده رو لباسش مامانه ما داریم ها
فرستنده : M.M.T
از صبح دارم الکى تو اینترنت میچرخم، مامانم میاد میگه:بسه دیگه کور شدى بد بخت؛میدونى اگه کور بشى، چى میشه؟
من:خو جایى رو نمیبینم!
میگه نخیر، اگه کور بشى،معتاد میشى!!!
من:D
مامانم::(
نابیناها::D
معتادا::D
آخه چه ربطى داشت خداییش؟؟!
فرستنده : hesabdar
فک و فامیله داریم
دیشب چند دفعه به مامانه گفتم حالم خوب نیست ,بچه ها هم نمیرن فردارو,شاید منم نرم,هر بارم گفت باشه ولی اگه بری بهتره!
صبح بیدار شدم مثله بچه های خوب دارم میرم, بلند شده با عصبانیت میگه:واسه چی هیچکس نمیره تو داری میری!!! هیچی نگفتم فقط یه نگاه بهش کردم .
بعده 5دقیقه فکر کردن بهم میگه:اهااااان! فقط به هوا دوستات میری دانشگاه!!!!!! هان زدم تو خال??!!!!!
آآآآآآآآآآخه این مامانه ما داریم:-O ای خدااااااا
فرستنده : shabi
یه مادر بزرگ داریم وقتی می خوابه به طرز وحشتناکی خروپف می کنه...
پسر داییم اومده بود خونمون... شب از خواب بیدار میشه میره پیش مامانش میگه:
مااااامان...مااااامان پاشو خرس اومده
فک و فامیل :)
من :)))
مامان بزرگم :(
خرس های مهربون :((
فرستنده : Dac
یه خواهر زاده دارم چهارسالشه چند روز پیش بهم میگه تو یه پول سبز بمن بدهکاری(هزار تومنی منظورشه) میگم من که پول از تو نگرفتم.برگشته میگه یادته چندبار از بستنی ام گاز زدی؟ من:-((((
فرستنده : Fingil joojoo
دیروز رفتم دانشگاه دمپایی پام بود از هراست صدام زدن رفتم یارو کوتاه نمیومد کم بود بندازم بیرون گفت خوابگاهی هستی گفتم نه نیروگاه میشینم(بوشهر) یه دفه جو گیر شد گفت خوشبختیم منم نیروگاه میشینم.... بعد الگوریتم دور زدن بقیه پرسنل و هراستیارو بهم داد!!!!
هراست با مرامه ما داریم!!
والا این هم یه جور پارتی شدنه
فرستنده : ImanPuls
ی همسایه داشتیم، ی دفه رفتم دم خونشون،درو که باز کرد دیدم کل صورتش قهوه ای،بعد از چند مدت فهمدم شوکوپارس میزدن صورتشون بجای کرم:-|:-|
فرستنده : Milad
رفتم خونه دیدم خواهرم و یه مارمولکه ذل زدن بهم و دارن بهم نگاه میکنن!
منم یاد فیلمای هندی افتادم!
هیچی دیگه از اتاق اومدم بیرون که مزاحمشون نشم فقط نمیدونم چرا یهو خواهرم جیغ زد!!!!
فک کنم علف به دهن بزی شور اومده نه؟!!!
فرستنده : smj13
مادرخانمم سکته ناقص زده بود فقط نیگامیکردنه حرف میزد نه میشنید منم بالاسرش بودم گفتم زنگ بزنیداورژانس خانمم زنگ زد فقط آدرس داد وقتی صدای آژیراومدرفتم بیرون دیدم ماشینه آتشنشانیه! هیچی مادرخانمم سکته أش کامل شد. تواون شرایط همه ریسه رفته بودن مادرخانمم افتاده بودیه گوشه. همچین خانواده سرخوشی هستیم.
فرستنده : darcknes star
نصف شب تو خونه تنها خوابم بعد پسر خالم از دیوار اومده بالا تو خونه مثله گوریل اومده بالا سرم اونم تازه تو تاریکی مطلق صدام میزنه مصطفی پاشو تا بریم قلیون بکشیم!!!!
تا چند روز من شوک زده شده بودم فکر میکردم جن دیدم:(
خداوکیلی اینم پسرخاله جن نما است که ما داریم؟!!!
فرستنده : smj13
این داستان مربوط میشه به 11 سال پیش:
پسرخالم وقتی 5 سالش بود یه جوجه ی بامزه خریده بود یه بار رفتم خونشون دیدم با یه دستش سر جوجه رو گرفته با اون یکی دستش هم پاهای جوجه رو گرفته داره میکشه بهش گفتم: چیکار میکنی؟؟؟ گفت : خیلی کوچیکه میخوام قدش بلند بشه!!!
من o:
جوجه :(
پسرخالم :))
فرستنده : a.m.a
من: مامان امشب چی بخوریم؟
مامانم:خب معلومه دیگه غذا!!
من:نه منظورم اینه که چی داریم؟
مامانم:شام
من:یعنی تو غذا چه چیزایی هست؟
مامانم:چیزای خوششششششمزه
من :|
فرستنده : *Meshkat*
رفته بودیم روستای حومه تهران هفته پیش خونه عمویٍ شوهرخالم! عروسی داشتن،آقا منو پسرخاله هام تیپ زده بودیم با پسرعمو شوهرخالم رفتیم روستاشونو نشون بده از بالا پشتٍ بومو درو دیوارم دختر بود که مارو دید میزد مام خندمون گرفته بود تانک!
یه دفعه یه گله گوسفند داش میومد طرفمون من خودمو گشیدم کنار که کثیف نشم، آقا یه بزٍ دماغو عطسه کردش آبٍ دماغش پاشید رو شلوارٍمن! همه زدن زیرٍ خنده! هیچی یکم جلوتر رفتیم یه جا آب جمع شده بود غازا و اردکا داشتن آب تنی میکردن تو آب گل! یه دفعه یه غازٍ 30کیلیویی بال زد بال زد زارت افتاد تو بغلٍ پسرخالم ! یعنی بگم تا رسیدیم خونه دل و رودَمون پاره شد از خنده دروغ نگفتم!
فک و فامیلٍ داریم تو روستا خداییش مثلاً تیپ زده بودیم!!
فرستنده : امیر21
داداشم5سالشه میره مهدکودک ! یه روز برگشت گف؛ امیر اگه یه دخترٍ بهت کیکشو بده بعد تو بهش بگی خودت داری با احساساتش بازی کردی؟؟
من؛ چطو مگه ایمان؟؟
ایمان؛ آخه دخترا همیشه میان به من کیک میدن ! منم برا خودمو نمیخورم دیگه، یکیشون اومد بهم کیک بده پسش زدم!!!!!! دوستام میگن عاشقم شده!! حالا واسش ناراحتم برم کیکشو بگیرم فردا؟؟
من؛ آره ایمان از دستش نده حالا از کدوم کیکا بود؟؟
ایمان؛ رولت!! ولی من واسه کیک نمیخوامش!!!
یعنی از وقتی باهام دردو دل کرده رفتم تو فکر و خیال!
ما تو این سن و سال چه غلطی میکردیم؟؟
ههههههعی دنیا آخرتمو گذاشتی تو فرغون!
داداشٍ عاشق پیشه اس دارم من؟؟
فرستنده : امیر21
آشپزخانه ی ما :
- مامان امشب قرمه سبزی درست کن!
- چه خبرته ؟ یه ماه قبل برات پختم! دم به دقیقه که قرمه سبزی نمیخورن...
- مامان امشب شام چی داریم؟
- کوکو سیب زمینی!
- وای مامان دیشب کوکو خوردیم که؟!
- اولاً دیشب نبود و پریشب بود ، دوماً اون کوکو سیب زمینی با لوبیا بود و این کوکو سیب زمینی خالیه!!
مامانِ منطقیه من دارم؟!
فرستنده : Hermit
داشتیم دونگ یی میدیدیم!
اون قسمتش بود چانگ سو تازه از تبعید اومده بود پسر رو نجات داد میخواستن حلق آویزش کنن!! اولش قیافه چانگ سو معلوم نبود! بعد مامانم؛ عهههههه شمشیرخان اومده!!
یعنی منو داداشمو بابام پهن شدیم رو پارکت!! خودشم زده زیرٍ خنده!!
حالا بماند به ندیم هان میگه ندیم خان!!
مامانٍ باحاله دارم من؟؟
فرستنده : امیر21
خواهر زادم فسقلیه.بهش میگم منو بیشتر دوس داری یا دونگ یی؟
میگه دایی میشه بری با دونگ یی ازدواج کنی بشه زن داییم؟اونوقت چون اون زنته دوست دارم.
میگم امپراطور شوهرشه ها،میکشتم.
میگه اون که فیلمه،ولی ولش کن حیفه دونگ یی زنت شه.از دسته تو سکته میکنه.باید زن جومونگ بشه.
کلا موندم چقدر دوسم دارن همه.
فقط من :’(
فرستنده : Mohammad_7honar
فک و فامیله داریم
پسرعمه بنده ٢٤سالشه قد١٩٢ وزن١١٧کیلودانشجوی ترم شیشم پزشکی دانشگاه شهیدبهشتی. رفته بود سفرحج دانشجویی میره سوارهواپیماشه باراولشه میبینه کف هواپیماموکته کفشاشودرمیاره میره داخل. اون ازدخترعموی حیوان نما! اینم ازپزشک آینده ما. من برم خودسوزی دیگه تحمل این خاندان فسفری روندارم. والا
فرستنده : darcknes star
بابای من هرخواننده ای سنتی،پاپ،رپ،متال،جاز،راک هرچی باشه فرقی نداره به همشون میگفت حسین تهی. الان هرکی میکروفون دستش باشه حسین تهیه.
بابای موسیقی دانه دارم؟
فرستنده : darcknes star
یه همسایه داریم پشت شیشه ماشینش یه جمله معروف از (آریو برزن)نوشته..داداشم از دانشگاه اومده خونه باهزار تعجب میگه بابا این همسایه پایینی که انقدر رودارن (آریو برزن)ین هااااا!!!!
بابا::-o من::| آریو برزن::-o استاد دانشگاه::| همسایه پاینی:0:) داداشم::-B
فرستنده : alireza mv
سشوار خراب شد، پدر محترم و برادر گرامی با اعتماد ب نفس 1000 نشستن تعمیرش کردن،
دستشون درد نکنه، درست شد،
فقط نمیدونم چرا ی مشما وسیله ی اضافه از توش در آوردن!!!!!
:-o
فرستنده : atiye
پارسال میخواستم لپ تاپ بگیرم تو خونه بحثش بوذ یهو مامان بزرگم گفت وااااااا مادر مگه لبت چشه به این قشنگی میخوای تابش بدی؟؟
من::-o
فرستنده : MehrnaZ
دیشب تولد داداشم بود همه خونه ما بودن یه دفعه مامان بزرگم گفت مبینا دین گو کی شروع میشه؟تعجب کردم گفتم چی مامانی گفت همون یانگوم دیگه گفتم یانگوم چند سال پیش میداد یه دفعه از اون طرف داییم داد زد گفت بابا همون دون سو دیگه فهمیدم همون دون گی و چان سو خودمونو میگن کلا فامیلای یا حالی داریم
فرستنده : mobina
سه تایی نشستیم داریم جوک می خونیم آخری سرشو آورده تو دهن ما،خسته شده؛ میگه صندلی را بکش اونورتر ماهم ببینیم، گوش نمیدیم بهش، با 20 کیلو وزن بزور صندلی دوتامونو که سرهم 200 کیلو وزن داریم هل میده کنار؛ مانیتورو چرخوندم گفتم بیا همش مال تو
اینم فاملیه ما داریم
فرستنده : ا
بابام از سرکاراومده میگه امروزدخترهمکارمودیدم شبیه مارمولک بود هیکلشم عین توبود.....
ینی این مادرپدرا ادمونا امید میکنن
بابای من دارم؟
فرستنده : atishpare
پسر خالم خرداد امتحان تکنولوژی افتاد.نشست کلی خوند واسه شهریور بازم قبول نشد اینقدر رفت مدرسه تا ناظمه بهش گفته بود بیا این برگه سوالا اینم جوابا بشین بنویس شاید قبول شی.باور کنید با نمره دوازده قبول شد!!!!!!!
پسر خالس دارم!!!!!
فرستنده : amir
خواهر زادم (پنج سالشه) بهم میگه : دلم برات تنگ شده …
ازش می پرسم : دلت برای من تنگ شده یا موبایلم ؟
میگه : هم موبایلت هم کامپیوترت !!
فرستنده : My heart broken*alone
گوشی مامانم زنگ میخوره،هر چی توکیفش میگرده پیداش نمیکنه!
میگه فک کنم جاش گذاشتمه:-(())
فرستنده : amasa23
مامانم امد برای بچه خواهرم دایره بزنه برقصه دایره نداشتیم مامانم با دست خالی
میخوند
دیندکدک دیندکدک
دیندکدک دیندکدک
ترکیدیم فک کنم ی ده بار دیگ درخواست کردیم
فک فامیل موجوده
فرستنده : RaMiN :-S
به مامانم میگم شام چی داریم ؟میگه دیشب که خوردی. هرشب هرشبم شام میشه؟والاااااا من:-((((
فرستنده : fingili
پسر دایم ترم 3 کامپیوتره،ازش می پرسم اسم رسیورتون چیه؟میگه:هاتبرد!!!!!عجب
فرستنده : vahid
آقا امرو با داییم رفتیم بیرون!!
دیدم هی میگه ای خدا منو شرمنده زنم نکن!!
منم جا خوردم گفتم چی شده؟؟
یه کاره برگشت گف امیر 8میلیون داری به من قرض بدی؟
من ؛انقد پولو ندارم 5میلیون! کارت راه میفته؟؟ واس چی میخای حالا؟؟
داییم؛ تو غلط میکنی تو زندگیه من دخالت میکنی مرتیکه ! زنداییت میخاد دماغشو عمل کنه ! 5میلیونو بده بقیشو از بابات بگیر ساعت 9 بیا دمه خونمون یه بچه زنگ بزن میام تحویل میگیرم! فضول!!
من:|
کیفه پولم:|
بابام:|
دماغ زنداییم:|
پزشک جراح:|
حتی مایکل جکسون:|
داییٍ خون تو شیشکه کنه دارم من؟؟؟
فرستنده : امیر21
فک و فامیله داریم
با خواهرم رفتیم خرید برای مادرم .خواهرم دو پیراهن آبی و زرد نشونم داد گفت :کدوم برای مامان خوبه گفتم:آبی به نظرم بهتره برگشت گفت :تو که هیچی حالیت نیست خنگ همون زرد بهتره
قربون خواهرهای مهربون در لالیگا برم
فرستنده : tito
صبح از خواب پاشدم دیدم بابام داره بستنی مو میخوره بهش میگم چرا دیاری بستنی مو میخوری میگه:اینجا جنگله بخور تا خورده نشی!بابای رپره من داره؟
فرستنده : با حال!!
دختر یکی از فامیلامون تازه رفته دوم دبستان . برگشته میگه:وای ظهرها که تعطیل میشیم این پسرای پنجم مدرسه بالایی میان دم در مدرسمون وایمیستن.
می بینی منم چه جوشی زدم ، أه ،خیلی زشت شدم؟؟؟؟
من :!!!!!!!!!!!!!!!!
یه گشت ارشاد مدارس ابتدایی بذارن بد نیستا....
آخه اینا فک و فامیلن؟؟؟؟!!!!
فرستنده : D$D$D
به مامانم میگم:انقد سوژه دست من نده میرم پست میکنما.میگه:دستم درد نکنه به این بچه بزرگ کردنم،خرس گنده شده، بجای اینکه کمک حال من باشه ،نشسته ببینه من کج راه برم بره خوش خنده بنویسه.
بخدا تقصیر خودشه ؛دیروز یه ذره شاکی بود .اومد بره خرید،داشت درو می بست گفت:هفته ی دیگه با بچه ات میای!!!!!
اگه یه بچه تو زندگیمون باشه انقد مشکل نداریم!!!!
آخه میشه؟؟!!
مامان حلال مشکل من دارم؟؟؟!
فرستنده : D$D$D
داشتیم صبحوته میخوردیم
میگم مامان گردورم بیار پنیرخالی بخورم خنگ میشم
برگشته میگه همینجوریش خنگ هستی رو تو اثر نداره بخور بابا...
مادر مهربونیه من دارم...!؟
فرستنده : tarane
میخواستم بدونم قیمت دلار چند شده
به بابام میگم دلار چند شده؟
میگه میخوای بفروشی یا بخری؟!؟!؟!؟!؟!؟!؟!؟!؟
فرستنده : mahdi7472
مامانم تا میبینه پارچ آب داخل یخچال خنک شده بر میداره خالیش میکنه و دوباره آب داغ پر میکنه که از دفعه قبل دیرتر سرد شه. میگم چرا اینکارو میکنی میگه میخوام یاد بگیری که دیگه با پارچ آب نخوری هروقت تشنت شد بالیوان از شیر دسشویی بخور خنکتر هم هست... آخه این مامانه من دارم?! فک و فامیله ماداریم???
فرستنده : alireza
دیروز دختر عموم می گه آهنگ پیشواز می زارم قبول نمی گنه ؛ می گم زنگ بزن 700 ،
بعد از کمی فکر کردن می گه هفصد چنتا صفر داره ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
منم گفتم هفت هشتا
اونم زد
آخه این فک و فامیله من دارم ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
فرستنده : mehrdad rad
خواهرم بچش اندازه منه اونوقت از مامانم میپرسه اجرام آسمانی چیه؟!!
مامانم بدتر از اون جواب میده چیزای بزرگی که از آسمان به زمین میوفتن!!!!!
یه دیوار پیدا کنید من سرمو بکوبم توش:((((
فرستنده : smj13
بابام داشت جدول حل میکرد.پرسید کوهی در کرمانشاه سه حرفه تا اومدم اظهار نظر کنم گفت فهمیدم آلپ نه نه نه تبت درسته آلپ تو آمریکاس!
فک وفامیله ما داریم؟
من:-S
جاستین بیبر:-S
اورست:-o
پرزیدنت با اونا:-o
فرستنده : mehrdad.hi
وقتی بابام میرفت ماموریت مامانم هیچی درست نمیکرد بخوریم میگفتم مامان ناهار چی داریم؟میگفت حالا یه غذای حاضری درست میکنم که معمولا هم تخم مرغ بود.وقتی اعتراض میکردیم میگفت حالا که کسی نیس منم و تویی و ندا و سا را و محسن!همون حاضری خوبه دیگه!یعنی وقتی بابا نباشه ما هیچیم دیگه؟خو مادر من ما هم آدمیم.باز خداروشکر دیگه بابا ماموریت نمیره وگرنه تا حالا ما دچار بحران سوتغذیه شده بودیم!والا
فرستنده : mizi pizi
رفتیم خونه فامیلمون تو روستا زندگی میکنه.چندتا گونی سیب زمینی داشتن موقع خداحافظی اصرار میکرد که از این سیب زمینی ها ببرین.ماهم گفتیم نه نمیخواد بذارین واسه خودتون.اونم گفت اینا خیلی زیاده اگه نبرین خراب میشن باید بریزیم جلو گاوامون!! شما قضاوت کنید فک و فامیله داریم؟؟
فرستنده : mizi pizi
رفتیم خونه عموم زن عمو با کلی کلاس میگه چایی میخواین یا کافی نت!!!(منظورش همون کافی میکس بود بنده خدا)واقعا فک و فامیله ما داریم؟؟
فرستنده : mizi pizi
دیروز رفته بودم خونه خالم اینا
یه پسرخاله ۷ساله دارم اومد بهم گفت
گوشیتو بده میخوام اس ام اس بدم اخه مامانم نمیده
گفتم به کی میخوای اس ام اس بدی؟
تو چشام زل زده میگه دوستم مشکلیه؟؟؟؟
تا اونجا ما یادمون میاد ۷سالگی نمیفهمیدیم پسر چه فرقی بادختر داره!!!
خدا شانس بـــــــــــــــــــــــده :)
فرستنده : Shey2nak
بابام هشت ماه پیش واسه وام شوهرخالم ضامن شده ، بعداً شوهرخالم چند روز پیش زنگ زده به بابام میگه من یه چندتا قسط رو نبردم بریزم شاید فردا چک رو ببرن بانک. بابام بهش میگه چندتا قسطو نریختی؟ میگه هشت تاشو !!!!
بهمنی :|
اسفند دودکن سر چهارراه :|
بابای بیچاره ی من ----> :o :| :| :'(((
فک و فامیلن اینا؟!
فرستنده : Hermit
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد