Jokestoon

وبسایتی بسیار جالب و دیدنی که در آن می توانید جدید ترین جوک ها ، خاطرات خنده دار و اس ام اس های جدید و عاشقانه را بخوانید

Jokestoon

وبسایتی بسیار جالب و دیدنی که در آن می توانید جدید ترین جوک ها ، خاطرات خنده دار و اس ام اس های جدید و عاشقانه را بخوانید

جوک متفرقه






رفتم وام دانشجویی بگیرم، از امور مالی دانشگاه

میگم : اگه ضامن نداشته باشم چی میشه ؟

میگه : منفجر میشی!

اینم از نظام آموزشی ما

فرستنده : شـــــــایـــــــانــــــــــــsh_m0







ایا شما از سکه های داخل جیبتون رنج میبرید؟

آیا شما از پول خورد های تو کیفتون در عذابید؟

آیا شما از پول خوردهای پاره داخل جیبتان خسته اید؟

آیا شما کلی دعا میکنید که بتونید پول پاره ای را به کسی بندازید و از شرش خلاص شید؟

شاید مارا عذاب دهند اما میتونن خیلیا رو از عذاب برهانند.100تومان من و تو را حاجی نمیکنه ولی شاید جلوی گناهی رو بگیره!!

طرح کمک به معتادان اینترنتی

فرستنده : ImanPuls







به یه آمریکاییه میگم کشورت رو دوست داری؟ میگه آره میگه چرا؟ (الآن توقع دارم بگه چون وطنمه و از این حرفا) میگه یه گلهای آبی اینجا در میاد خیلی دوستشون دارم. تا حالا خدایی انقدر قانع نشده بودم

یعنی اون گلها در نیاد ملیتت رو عوض میکنی؟؟

من برم خودکشی کنم خدانگهدار :|

فرستنده : TS-enchanted







ﺍﻧﻘﺪﺭﻱ ﻛﻪ ﻣﻦ ﺗﻮ ﺯﻧﺪﮔﻴﻢ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﺩﺭ ﻓﻠﺸﻢ ﮔﺸﺘﻢ ، ﺍﮔﻪ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﻣﺨﺎﻃﺐ ﺧﺎﺹ ﺑﻮﺩﻡ .. ﺍﻻﻥ ﺗﺎﻡ ﻛﺮﻭﺯ شوهر ﻣﻦ ﺑﻮﺩ !! :|

فرستنده : NeGaR







الان تو ماهی از سال هستیم که پدرا وقتـی نصف شب بیدار میشن؛نه کولر روشنه نه بخاری که خاموش کنن، میرن پنجره رو میبندن :|

فرستنده : NeGaR







حیف نون از پنجره جهنم داره بایه بهشتی حرف میزنه..

حیف نون: آبجوش نمی خوای؟

بهشتیه: نه!

حیف نون: خو یه موزی بهم نمیدی؟؟؟

فرستنده : yasama_ineLove!







آخر هم نشد به این بچه چند ساله بفهمانیم ؛

این چند روز تعطیلی, عید نوروز نیست ؛ و این سیاه ها هم حاجی فیروز نیستند.....:|

فرستنده : allison







یه روزی غضنفر تو کشتی بوده

کشتی داشته غرق میشده

غنضفر با هزار تا زور و رحمت خودشو میرسونه به ساحل

بعد میگه خو الهی شکر خودمه نجات دادوم حالا ورم بقیه ر نجات بدم

فرستنده : هوای حوا







اتاقمو تمیز کردم هر چی بشقاب و دستمال کف اتاق بود بردم. حالا نیم ساعته دوتا هسته میوه تو دهنمه جایی ندارم بندازم...

فرستنده : *Meshkat*







سوم راهنمایی بودم.

یه روز یه آدامس خریده بودم انداختم رو صندلی معلم ریاضی،چسبید به شلوارش.بدجور داغون شد.اونم تا آخر باحام لج بود.

البته یکی از بچه های کثافت لوم دادا.

خلاصه معلمه بد باحام لج بود.اما من که تلافی سه سال سرویس شدن دهنمونو با همون آدامس سرش در آووردم.

آخ چه حالی داد.

;-)

فرستنده : Mohammad_7honar





















کلمات کلیدی : خاطرات خنده دار | جوک جدید | جوک با حال سوتی های احمقانه | اعترافات با مزه | داستان طنز | شعر خنده دار | اس ام اس جالب | اس ام اس عاشقانه | خوش خنده خان|خاطرات خنده دار جوک جدید | جوک با حال سوتی های احمقانه | اعترافات با مزه | داستان طنز | شعر خنده دار | اس ام اس جالب | اس ام اس عاشقانه | خوش خنده خان|خاطرات خنده دار | جوک جدید | جوک با حال سوتی های احمقانه | اعترافات با مزه | داستان طنز | شعر خنده دار | اس ام اس جالب | اس ام اس عاشقانه | خوش خنده خان|




نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد