بامشاد در خونشونو رنگ میکنه همه بچه هاش گم میشن !
فرستنده : mohsen
غضنفر دکتر رادیولوژیست بوده. به مریضش میگه: تو عکس رادیولوژیت یه شکستگی توی دنده راستتون دیدم. ولی اصلاً نگران نباشید، با فتوشاپ درستش کردم !
از حیف نون می پرسن نظرت راجع به مار چیه؟ میگه: خیلی حیوان خوبیه، فقط حیف که همش دُمه !
غضنفر میره پیش خیاط میگه: این پارچه رو کت شلوار بدوز، فردا نیام بگی سوزنم شکستو، برق نبودو، چرخم خراب شد، اصلاً پدرسگ بده من نمیخواد بدوزی !
فرستنده : yaser
افسره به بامشاد میگه بزن دنده یک راه بیفت
بامشاد میزنه دنده عقب ! افسره میگه چرا دنده عقب زدی ؟
بامشاد میگه میخام خیز بگیرم !
بامشاد و حیف نون داشتن با هم راه میرفتن یهو یه هلیکوپتر جلوشون میشینه زمین , یکیشون به اون یکی میگه هیس میخوام زنده بگیرمش !
یارو داشته رو خودش یخ میریخته. میگن چرا این کار رو میکنی؟ میگه میخوام سرما بخورم. میگن چرا؟! میگه: آخه یه آمپول پنی سیلین دارم، تاریخ مصرفش داره میگذره !
فرستنده : evil
کرمونیه میره دستشوئی تو دستشوئی یه سوسک می بینه! میگه ای دایی تو که ما رو ترسوندی
فرستنده : ramin
کرمونیه رو مبرن بهشت بعد از یه مدت خبر میارن یه گوشه بهشت خیلی داغ شده فرشته ها میرن برای علت یابی می بینن کرمونیه گوشه بهشت رو سوراخ کرده تو جهنم داره سیخو می کنه!!
فرستنده : ramin
جبریئل به غضنفر میگه یک آرزو کن تا برات براورده بکنم.
غضنفر میگه میخوام خدا رو ببینم!
جبریئل میگه نمیشه که خدا رو دید.
غضنفر میگه پس میخوام آدم بشم .
جبریئل بهش میگه : بیا بابا بریم خدا رو بهت نشون بدم !!!
فرستنده : b_alikhah
کلمات کلیدی : خاطرات خنده دار | جوک جدید | جوک با حال | سوتی های احمقانه | اعترافات با مزه | داستان طنز | شعر خنده دار | اس ام اس جالب | اس ام اس عاشقانه | خوش خنده خان|خاطرات خنده دار | جوک جدید | جوک با حال | سوتی های احمقانه | اعترافات با مزه | داستان طنز | شعر خنده دار | اس ام اس جالب | اس ام اس عاشقانه | خوش خنده خان|خاطرات خنده دار | جوک جدید | جوک با حال | سوتی های احمقانه | اعترافات با مزه | داستان طنز | شعر خنده دار | اس ام اس جالب | اس ام اس عاشقانه | خوش خنده خان|