Jokestoon

وبسایتی بسیار جالب و دیدنی که در آن می توانید جدید ترین جوک ها ، خاطرات خنده دار و اس ام اس های جدید و عاشقانه را بخوانید

Jokestoon

وبسایتی بسیار جالب و دیدنی که در آن می توانید جدید ترین جوک ها ، خاطرات خنده دار و اس ام اس های جدید و عاشقانه را بخوانید

جوک متفرقه


یارو لنگ بوده با کشتی میره سفر...وقتی برمیگرده رفیقش میگه خب سفر خوش گذشت؟؟ میگه نه بابا همش استرس داشتم هی می گفتن لنگرو بندازین تو آب



از طرف می پرسند چرا پرنده ها زمستان از شمال به جنوب پرواز می کنن ؟ میگه : آخه من امتحان کردم..... پیاده خیلی راهه



عکاس سر کلاس درس آمده بود تا از بچههاى کلاس عکس یادگارى بگیرد. معلم هم داشت همه بچهها را تشویق میکرد که دور هم جمع شوند. معلم گفت: ببینید چقدر قشنگه که سالها بعد وقتى همهتون بزرگ شدید به این عکس نگاه کنید و بگوئید: این احمده، الان دکتره. یا اون مهرداده، الان وکیله. یکى از بچهها از ته کلاس گفت: این هم آقا معلمه، الان مرده
فرستنده : nasir



یارو داشته ماهی میگرفته، یکی میپرسه: تا حالا چندتا ماهی گرفتی؟ یارو میگه: این یکی رو که بگیرم، با اون 19 تائی که بعدا میخوام بگیرم میشه 20 تا
فرستنده : س - معینی



برنده جایزه نوبل ادبیات در زمان تقدیم جایزه خود به همسرش گفت: "این جایزه را به همسر عزیزم تقدیم می کنم که با نبودش باعث شد من بتوانم این کتاب را تمام کنم !



به یارو میگن چقدر لاغر شدی ، میگه: نباید از ظاهر آدما قضاوت کرد



ازبچه میپرسن اون کدوم حیوانی هست که به ماگوشت شیر ماست کفش لباس میده میگه بابام



یارو شلوارشو بر عکس میپوشه ننش میگه 
الهی من قربون بچم برم که هر وقت داری میری انگار داری میای
فرستنده : احسان



مادر پسره براش میره خواستگاری، پدر دختره میپرسه خوب پسرتون چه کاره هست؟ 
مادره میگه: پسرم دیپلماته پدر دختره میگه: اوه چه عالی! یعنی چی؟ مادره میگه: یعنی از وقتی پسرم دیپلمش گرفته همینطوری ماته



قاضی به دزده میگه: تو این همه دزدی رو تنهایی انجام میدی؟؟ 
دزده میگه: ای آقا، مگه توی این دور و زمونه میشه به کسی اعتماد کرد؟




















کلمات کلیدی : خاطرات خنده دار | جوک جدید | جوک با حال سوتی های احمقانه | اعترافات با مزه | داستان طنز | شعر خنده دار | اس ام اس جالب | اس ام اس عاشقانه | خوش خنده خان|خاطرات خنده دار جوک جدید | جوک با حال سوتی های احمقانه | اعترافات با مزه | داستان طنز | شعر خنده دار | اس ام اس جالب | اس ام اس عاشقانه | خوش خنده خان|خاطرات خنده دار | جوک جدید | جوک با حال سوتی های احمقانه | اعترافات با مزه | داستان طنز | شعر خنده دار | اس ام اس جالب | اس ام اس عاشقانه | خوش خنده خان|





جوک متفرقه


یکی از این همشهری های شمالی ما رو زمان جنگ با صدام حسین ملعون گرفته بودند به اسارت در عراق! بعد یه روز بهشون می گن اجازه داری با اقواممت در ایران یه گفت و گوی تلفنی داشته باشی، اما حواست باشه یه چیزی ضد ما نگی ها. این همشهری ما هم می گه باشه. حواسم هست. بعد به فکر می افته یه کلک رشتی سوار کنه و بهشون می گه من چیزی نمی خوام بگم فقط دوست دارم یه آهنگ شاد براشون بخونم که بفهمن اینجا چقدر داره به ما خوش می گذره. وقتی گوشی رو بهش می دن شروع می کنه به بشکن زدن و با لهجه ی دل انگیز شمالی خودش و با ریتم یه تصنیف معروف شروع می کنه به خوندن "دیشب منو کتک زدن صبح هم یه فصل شکنجه، ... دام داری ریم، دیریم ریم"



یارو پسرش رو میفرسته ژیمناستیک، بعد از یه مدتی میبینه پسرش روز به روز جای اینکه پیشرفت کنه هی داره پسرفت می‌کنه. یک روز میره سر جلسه تمرینشون ببینه چه خبره، میبینه از بچش به عنوان خرک استفاده می‌کنند
فرستنده : kasra



یک روز عزرائیل سوار یک بنز الگانس بوده ازش میپرسن پولش را از کجا آوردی. میگه از اضافه کاری در عراق !



تو جاده پلیس جلو یه ماشین رو می گیره و میگه چون از صبح اولین کسی هستی که کمربند ایمنی بستی برنده 100هزار تومن پول شدی. حالا می خوای باهاش چیکار کنی؟ مرد می گه: می رم گواهینامه می گیرم . زنش سریع می گه: جناب سروان این وقتی اکس می زنه پرت و پلا می گه . بچشون از اون پشت می گه: بابا نگفتم با ماشین دزدی قاچاق نکنیم؟ یه صدا از صندوق عقب می یاد : از مرز رد شدیم یا نه؟
فرستنده : sheyda



روش دفع انگل: 3 روز فقط چایی و بیسکویت میخوری،‌ روز 4 فقط چایی میخوری در این موقع کرم میاد بیرون و میپرسه پس بیسکویت کو؟ میگیریش
فرستنده : S1N4 SW



به آدامس می گن آرزوت چیه؟ میگه زیر دندون اصفهانی جماعت نیفتم
فرستنده : AllFAO



حیف نون می خواسته نماز بخونه، میگه: 
الحمدلله رب العالمین… خدایا! سرتو درد نمیارم… ولاالضالین
فرستنده : Jeegar Tala



و اذا تولدی واحدة لحیف نوناً هناکة الخندة النیم ساعة; همانا ما اولین حیف نون را که آفریدیم خودمان نیم ساعت خندیدیم !



به پدر حسین فهمیده میگن نظرت درباره پسرت چیه؟ میگه برو بابا هنوز دارم قسط تانک رو میدم!
فرستنده : مهدی



یکی میره پیش دکتر میگه دکترمن شب ها خواب می بینم باخرها فوتبال بازی می کنم.دکترمی گه این داروهارو بخور. مرده می گه نمی شه فردابخورم چون امشب فیناله.



















کلمات کلیدی : خاطرات خنده دار | جوک جدید | جوک با حال سوتی های احمقانه | اعترافات با مزه | داستان طنز | شعر خنده دار | اس ام اس جالب | اس ام اس عاشقانه | خوش خنده خان|خاطرات خنده دار جوک جدید | جوک با حال سوتی های احمقانه | اعترافات با مزه | داستان طنز | شعر خنده دار | اس ام اس جالب | اس ام اس عاشقانه | خوش خنده خان|خاطرات خنده دار | جوک جدید | جوک با حال سوتی های احمقانه | اعترافات با مزه | داستان طنز | شعر خنده دار | اس ام اس جالب | اس ام اس عاشقانه | خوش خنده خان|




جوک متفرقه


متلک جدید : خوشه تو بخورم 
متلک روز: خوشگله خوشه چندی؟ 
فحش روز: مرتیکه بی خوشه
فرستنده : sina



افغانیه رو می خوان اعدام کنن میگن حرف آخرت چیه میگه کارگر نمی خوای
فرستنده : boxetoop



آب مایه ی حیات است پس در مصرف برق صرفه جویی کنید, شرکت ملی گاز اردبیل



یه معتاد 2 تا سیگار تو دهنش گرفته بود داشت میکشید ازش میپرسن چرا 2 تا سیگار میکشی میگه یکی واسه خودم یکی هم از طرف دوستم که زندونه بعد از یه مدتی میبینن همون معتاد یه دونه سیگار میکشه بهش میگن حتمادوستت از زندان ازاد شده میگه نه خودم ترک کردم



دو شکارچی با هم صحبت می کردند. اولی پرسید:« اگر خرسی به تو حمله کند، چه می کنی؟»
دومی: «با تفنگ شکارش می کنم.»
اولی: « اگر تفنگ نداشته باشی، چه؟»
دومی:« می روم بالای درخت.»
اولی:« اگر آنجا درخت نباشد، چی؟»
دومی: «خب، پشت یک صخره پنهان می شوم.»
اولی: «اگر صخره نبود، چه؟»
دومی:« توی گودالی دراز می کشم.»
اولی: «اگر گودال هم نبود؟»
در این موقع، شکارچی دوم عصبانی میشه و میگه : «داداش! بگو ببینم، تو طرفدار منی یا خرسه؟



پدر: «پسرم! هر وقت مرا عصبانی می کنی، یکی از موهایم سفید می شود.» 
پسر:« حالا فهمیدم که چرا پدر بزرگ همه موهایش سفید است.»



اگه دیدی بچه ای کنار یک روزنامه نشسته و روزنامه زرد شده ، بدون کار بچه نیست تبلیغ ایرانسله !
فرستنده : Mohsen Z



جدیدترین متلک سال : بچه برو با هم خوشه ای هات بازی کن
فرستنده : مهدی



معلم همچون شمعی میسوزد و هوا را الوده میکند بیایید معلم ها را گاز سوز کنیم



قل مراد میره خواستگاری دختر رو می بینه ازش خوشش نمیاد میگه: ما می ریم یه دوری می زنیم بر می گردیم




















کلمات کلیدی : خاطرات خنده دار | جوک جدید | جوک با حال سوتی های احمقانه | اعترافات با مزه | داستان طنز | شعر خنده دار | اس ام اس جالب | اس ام اس عاشقانه | خوش خنده خان|خاطرات خنده دار جوک جدید | جوک با حال سوتی های احمقانه | اعترافات با مزه | داستان طنز | شعر خنده دار | اس ام اس جالب | اس ام اس عاشقانه | خوش خنده خان|خاطرات خنده دار | جوک جدید | جوک با حال سوتی های احمقانه | اعترافات با مزه | داستان طنز | شعر خنده دار | اس ام اس جالب | اس ام اس عاشقانه | خوش خنده خان|




جوک متفرقه


متلک جدید : خوشه تو بخورم 
متلک روز: خوشگله خوشه چندی؟ 
فحش روز: مرتیکه بی خوشه
فرستنده : sina



افغانیه رو می خوان اعدام کنن میگن حرف آخرت چیه میگه کارگر نمی خوای
فرستنده : boxetoop



آب مایه ی حیات است پس در مصرف برق صرفه جویی کنید, شرکت ملی گاز اردبیل



یه معتاد 2 تا سیگار تو دهنش گرفته بود داشت میکشید ازش میپرسن چرا 2 تا سیگار میکشی میگه یکی واسه خودم یکی هم از طرف دوستم که زندونه بعد از یه مدتی میبینن همون معتاد یه دونه سیگار میکشه بهش میگن حتمادوستت از زندان ازاد شده میگه نه خودم ترک کردم



دو شکارچی با هم صحبت می کردند. اولی پرسید:« اگر خرسی به تو حمله کند، چه می کنی؟»
دومی: «با تفنگ شکارش می کنم.»
اولی: « اگر تفنگ نداشته باشی، چه؟»
دومی:« می روم بالای درخت.»
اولی:« اگر آنجا درخت نباشد، چی؟»
دومی: «خب، پشت یک صخره پنهان می شوم.»
اولی: «اگر صخره نبود، چه؟»
دومی:« توی گودالی دراز می کشم.»
اولی: «اگر گودال هم نبود؟»
در این موقع، شکارچی دوم عصبانی میشه و میگه : «داداش! بگو ببینم، تو طرفدار منی یا خرسه؟



پدر: «پسرم! هر وقت مرا عصبانی می کنی، یکی از موهایم سفید می شود.» 
پسر:« حالا فهمیدم که چرا پدر بزرگ همه موهایش سفید است.»



اگه دیدی بچه ای کنار یک روزنامه نشسته و روزنامه زرد شده ، بدون کار بچه نیست تبلیغ ایرانسله !
فرستنده : Mohsen Z



جدیدترین متلک سال : بچه برو با هم خوشه ای هات بازی کن
فرستنده : مهدی



معلم همچون شمعی میسوزد و هوا را الوده میکند بیایید معلم ها را گاز سوز کنیم



قل مراد میره خواستگاری دختر رو می بینه ازش خوشش نمیاد میگه: ما می ریم یه دوری می زنیم بر می گردیم




















کلمات کلیدی : خاطرات خنده دار | جوک جدید | جوک با حال سوتی های احمقانه | اعترافات با مزه | داستان طنز | شعر خنده دار | اس ام اس جالب | اس ام اس عاشقانه | خوش خنده خان|خاطرات خنده دار جوک جدید | جوک با حال سوتی های احمقانه | اعترافات با مزه | داستان طنز | شعر خنده دار | اس ام اس جالب | اس ام اس عاشقانه | خوش خنده خان|خاطرات خنده دار | جوک جدید | جوک با حال سوتی های احمقانه | اعترافات با مزه | داستان طنز | شعر خنده دار | اس ام اس جالب | اس ام اس عاشقانه | خوش خنده خان|




جوک متفرقه


یه موز و یه پسته با هم دعواشون می شه، موز به پسته میگه: که چرا همیشه نیشت بازه؟ پسته میگه: از تو که بهترم، بخاطر 200 تومن جلوی همه شلوارت رو می کشی پایین!



بسیجیه می ره عروسک فروشی به صاحب مغازه می گه آقا یه دونه از اون خواهرا بده!



غضنفر داشته میمرده به پسرش میگه بعد از مرگ من به همه بگو بابام ایدز داشت ،پسرش میگه : واسه چی ؟
میگه : هم مریضیه باکلاسیه هم کسی سراغ مادرت نمیاد..



آدمها به جهنم و حیوانات به بهشت بروند. غضنفر راه افتاد طرف بهشت ، گفتند : تو که آدمی کجا میری؟ میگه : تو دنیا که خر بودیم قیامت که شد آدم شدیم!



از غضنفر می پرسن این علامت جمجمه و استخوان که دزدای دریایی دارن یعنی چی؟ غضنفر یه کم فکر می کنه میگه یعنی خوردن کله پاچه در کشتی ممنوع



الو آقای پلیس لطفا کمک کنید یه غریبه وارد خونه ی ما شده.
پلیس : شما مطمئن هستید؟
صاحبخانه : می خواهید گوشی را بدهم با خودش حرف بزنید؟



سعید به دوستش محسن : برادرت که به خارج رفته ، از چه راهی امرار معاش می کند؟
محسن : از راه نویسندگی.
سعید : چه می نویسد؟
محسن : هر ماه به پدرم نامه می نویسد تا برایش پول بفرستد.



پدر یکی از دانش آموزان : آقای معلم ، لطفا خوب به من نگاه کنید ، من گاوم؟
معلم : خیر قربان ، این چه حرفی است می زنید؟
پدر دانش آموز: پس چرا به بچه ی من گفته اید گوساله؟؟



دو اسکلت با هم شوخی می کردند ؛ اسکلت اولی ، دومی را قلقلک می داد و می گفت: دیگه قلقلکم نده ، گوشت بدنم آب می شه!!



یارو همش لباس مشکی می پوشیده دوستاش بهش میگن چرا همش مشکی می پوشی؟ 
میگه : آخه من ختم روزگارم!!!




















کلمات کلیدی : خاطرات خنده دار | جوک جدید | جوک با حال سوتی های احمقانه | اعترافات با مزه | داستان طنز | شعر خنده دار | اس ام اس جالب | اس ام اس عاشقانه | خوش خنده خان|خاطرات خنده دار جوک جدید | جوک با حال سوتی های احمقانه | اعترافات با مزه | داستان طنز | شعر خنده دار | اس ام اس جالب | اس ام اس عاشقانه | خوش خنده خان|خاطرات خنده دار | جوک جدید | جوک با حال سوتی های احمقانه | اعترافات با مزه | داستان طنز | شعر خنده دار | اس ام اس جالب | اس ام اس عاشقانه | خوش خنده خان|




جوک متفرقه


از یه کچل می پرسن اسم شامپوت چیه ؟ 
میگه : من از شیشه پاک کن استفاده می کنم.




یه بابایی پسرشو می‌‌بره آزمایش کنه، ببینه دیوونه است یا نه! دکتر به پسره میگه: برو با این آبکش آب بیار. 
پدرش میگه: این خسته‌ است، بذار خودم برم بیارم!



سه نفر رو میخواستن اعدام کنند. به اولی میگن: چه جور میخوای اعدامت کنیم؟ میگه: با چوبه دار. میان اعدامش کنن یه دفعه طناب دار پاره میشه. قانون اعدام هم این بوده که اگه طناب پاره شه دیگه یارو بخشیده میشده. خلاصه ولش می کنند بره پی کارش. بعد میرسن به دومیه. بهش میگن تو رو با چی اعدام کنیم؟ میگه با گیوتین. اینم تا میان اعدام کنن یه دفعه وسط راه گیوتین گیر میکنه و پایین نمیاد. خلاصه دومیه هم بخشیده میشه. نوبت سومی میشه، ‌بهش میگن: تو دوست داری چطوری اعدام شی؟ میگه: والله طناب دارتون که پاره میشه، گیتینتون هم که خرابه،‌ مارو تیربارون کنین!



طرف دیسک کمر داشته، بچش با کیفیت به دنیا میاد!



یه کشیش میره تو یه قبیله آفریقایی برای ارشاد اونا ، کشیش به اونام میگه : ای سیاهان لو.ا.ط نکنید ، خیانت نکنید ... 
بعد 20 سال تو قبیله یه بچه سفید پوست بدنیا اومد. رئیس قبیله رفت پیش کشیش و گفت : 
مرتیکه تو 20 سال تو گوش ما میخونی که خیانت نکنیم. حالا خودت بچه کاشتی!!! 
کشیش میگه : این مسئله در جهان کاملا طبیعیه . مثلا اون گله گوسفند رو ببین از بین هر 20 تا گوسفند سفید یکیشون سیاه شده!!! 
رئیس قبیله یه کم فکر میکنه و میگه : تو صدای گوسفندها رو در نیار من هم قضیه بچه سفیدرو به کسی نمیگم....



دو نفر تنبل بانک میزنند اولی به اون یکی میگه: خب بیا بشمریم. 
دومی میگه: حوصله داری فردا رادیو میگه.



می دونی اگه پرشیا با 206 ازدوج کنه بچشون چی میشه ؟ میشه فولکس .آخه ازدواج فامیلی بوده بچه عقب مونده شده.



غضنفر صبح یه لیوان خاکشیر میخوره، تا شب پشتک میزنه که ته‌نشین نشه!



غضنفر 13 آبان میره راهپیمایی هی شعار علیه امریکا میدن، جو میگیرش میره میکروفن رو میگیره میگه: خواهرا بی‌زحمت هفته‌ی دیگه نیاین؛ میخوایم هر چی از دهنمون در میاد به آمریکا بگیم!



از بچه می‌پرسن: اون کدوم حیوونه که صبح‌ها واسه نماز بیدارت می‌کنه؟ بچه میگه: بابام




















کلمات کلیدی : خاطرات خنده دار | جوک جدید | جوک با حال سوتی های احمقانه | اعترافات با مزه | داستان طنز | شعر خنده دار | اس ام اس جالب | اس ام اس عاشقانه | خوش خنده خان|خاطرات خنده دار جوک جدید | جوک با حال سوتی های احمقانه | اعترافات با مزه | داستان طنز | شعر خنده دار | اس ام اس جالب | اس ام اس عاشقانه | خوش خنده خان|خاطرات خنده دار | جوک جدید | جوک با حال سوتی های احمقانه | اعترافات با مزه | داستان طنز | شعر خنده دار | اس ام اس جالب | اس ام اس عاشقانه | خوش خنده خان|