Jokestoon
وبسایتی بسیار جالب و دیدنی که در آن می توانید جدید ترین جوک ها ، خاطرات خنده دار و اس ام اس های جدید و عاشقانه را بخوانیدJokestoon
وبسایتی بسیار جالب و دیدنی که در آن می توانید جدید ترین جوک ها ، خاطرات خنده دار و اس ام اس های جدید و عاشقانه را بخوانیدجوک دوستانه
♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥ I am Single ♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥
آغا توجه کردین جدیداً هیچ خواننده ای آهنگ شاد نمیخونه؟؟!
(حتی اونایی که قبلا تو لاین بندری بودن الان عاشق شدن یا شکست عشقی خوردن)
امروز به بابام پیشنهاد دادم باهام دعوا بگیره بعد من برم خواننده بشم و آهنگ های شاد بخونم :|
والا ... مردیم از نا خوشی :(
لایک = خواننده شدن من
فرستنده : VanVanI
چرا وقتی یه شماره غریبه اس یا میس میده فکر میکنم دختره!!!!!
ایا دخترام اینجورین؟
اصلا شما هم اینجوری هستین یا دارم توهم میزنم؟
پیشاپیش عید خوش خنده ای ها مبارک
فرستنده : t007
عاغا من فهمیدم GLX مخفف چیه!!!!!!
G:جا نمیگیره
L:لازمه
X:تو ایکی ثانیه از جیب در میاد
فرستنده : Amir Ali
آغا حکایت ما هم شده مثه اون مورچه که عاشق شده بود بعد یه مدت فهمیده بود طرف دونه چایی بوده o.O
تو فیضبوک دو روز وقت گذاشتیم مُخ یکی رو بزنیم آخر طرف شاکی شده بابا منم مث تو پسرم جون هرکی دوست داری ولم کن :(
خو چرا با احساسات پسر مردم بازی میکنید
فرستنده : VanVanI
یکی ازمشکلاتی که من هرسال بعدخونه تکونی دارم اینه که تاچندروزبعدخونه تکونی احساس میمون بودن دارم،بس که واسه تمیزی شیشه ها ازدر و پنجره هاآویزون شدم..
فرستنده : lover
دوم دبیرستان که بودم یه روز سر برنامه صبحگاه مسابقه گذاشتم هر کی بتونه این جمله رو سه بار تند تند تکرار کنه برندس:
گاز دوغ دار دوغ گاز دار...
تا نیم ساعت فقط صدای گوز از مدرسه اومد بیرون
هیچی دیگه برنامه نصفه تموم شد منو هم به جرم ایجاد اغتشاش فرستادن خونه!
فرستنده : Amin dezfily☺ ...
بعد از 5 امتحان که در عرض 3 ساعت دادایم استاد اومده درس بده هر دو کلمه ای که استاد می گفت همگی هماهنگ میگفتیم:
چـــــــــــــــــــــــــــــــی؟
دو دقیقه از شروع کلاس نگذشته بود استاد گفت:
جمع کنید برید!
فرستنده : Amin dezfily☺ ...
من نمی دونم این چه مدلشه؟ چند وقته هرکی دلش گرفتس و میخواد خودشو تخلیه کنه میاد سراغ من. من آدمیزادم یا خدمات چاه و فاضلاب؟
فرستنده : Amin dezfily☺ ...
ﺳﻤﻨﻮ ﺍﮔﻪ ﺑﺎ ﺳﯿﻦ ﺷﺮﻭﻉ ﻧﻤﯿﺸﺪ ، ﺗﺎﺣﺎﻻ
ﺻﺪﺑﺎﺭ ﻣﻨﻘﺮﺽ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ ((:
فرستنده : Man
مایه نون خشکی داشتیم هرسال اسفند میمومد سرکوچمون التماس میکرد ازش آجیل بخریم.
دیروز صبح دیدمش پرایدشو سر کوچه مون پارک دوبل کرد گوشیشو راحت از تو جیبش درآورد و به منشیش زنگید و گفت:
هیجکی رو بدون کارت ویزیت تحویل نگیرین!
اومدم بش سلام کنم یه لبخند ژکوند تحویلم داد دماغشو گرفت بالا داشت میرفت تو افق که یهو پاش رفت رو پوست موز با کله افتاد تو گاری، پسته هاشم از تو جیبش ریخت بیرون و پخش زمین شد.
و اونوخت من یه چشمک زدم بش و سوار هوندای خودم شدم و با افتخار رفتم تو افق...
فرستنده : Amin dezfily☺ ...
