Jokestoon

وبسایتی بسیار جالب و دیدنی که در آن می توانید جدید ترین جوک ها ، خاطرات خنده دار و اس ام اس های جدید و عاشقانه را بخوانید

Jokestoon

وبسایتی بسیار جالب و دیدنی که در آن می توانید جدید ترین جوک ها ، خاطرات خنده دار و اس ام اس های جدید و عاشقانه را بخوانید

جوک متفرقه


یه روز سه تا دیوونه رو می اندازن تو یه اتاق دو تاشون مى رقصن، یکیشون هم میگه: سبز - آبى - قرمز ازش می پرسن چرا این جورى می گى؟ میگه من رقص نورم!!!
فرستنده : Ali

                    
                       برای پسندیدن فرستنده باید با اکانت جیمیل خود وارد شوید .


طرف نصف قرص خوابشو میخوره شب یه چشمش باز میمونه
فرستنده : Saood


                       برای پسندیدن فرستنده باید با اکانت جیمیل خود وارد شوید .


یارو به شکمش میگه: تا کی من کار کنم تو بخوری شکمش جواب داد : میخوای من کار کنم تو بخوری !
فرستنده : navid


                       برای پسندیدن فرستنده باید با اکانت جیمیل خود وارد شوید .


از یه نی نی می پرسن عشق یعنی چی؟ میگه: عخش یعنی بزالی کسی که دوسس دالی از پفکت بوخله اما فقط توتا
فرستنده : Mari


                       برای پسندیدن فرستنده باید با اکانت جیمیل خود وارد شوید .





شیطون اکس می خوره همه رو برای نماز صبح بیدار می کنه
فرستنده : nido


                       برای پسندیدن فرستنده باید با اکانت جیمیل خود وارد شوید .


یه روز یارو سوار هواپیما می شه ، یهو هواپیما سقوت می کنه...... 
این قرار بود جوک باشه اما حادثه خبر نمی کنه


                       برای پسندیدن فرستنده باید با اکانت جیمیل خود وارد شوید .


یه روز دو تا گوجه قرمز با هم دعوا میکنند یه گوجه سبز میاد وسط سواشون کنه گوجه های قزمز میگن سید تو دخالت نکن
فرستنده : حمید


                       برای پسندیدن فرستنده باید با اکانت جیمیل خود وارد شوید .


اگه گفتین تو محل کی به همه محرمه؟؟؟ خوب معلومه لبنیاتی سر کوچه چرا؟؟ چون به همه محل شیر میده.
فرستنده : sina


                       برای پسندیدن فرستنده باید با اکانت جیمیل خود وارد شوید .


مامان! - چیه پسرم؟ می خوام یخورده استراحت کنم. به غیر از ساناز و سارا و پانته آ و پارمیدا و ناتاشا و الناز و الهه و مریم و سوگل و نازنین و رکسانا، هر کس که زنگ زد بگو من خونه نیستم
فرستنده : علی


                       برای پسندیدن فرستنده باید با اکانت جیمیل خود وارد شوید .


در مراسم خواستگاری: اقا داماد چه کارن؟ خانواده ی داماد: تو اداره امار زیرمیزی می گیرن, خوشه جابه جا میکنن


                       برای پسندیدن فرستنده باید با اکانت جیمیل خود وارد شوید .



















کلمات کلیدی : خاطرات خنده دار | جوک جدید | جوک با حال سوتی های احمقانه | اعترافات با مزه | داستان طنز | شعر خنده دار | اس ام اس جالب | اس ام اس عاشقانه | خوش خنده خان|خاطرات خنده دار جوک جدید | جوک با حال سوتی های احمقانه | اعترافات با مزه | داستان طنز | شعر خنده دار | اس ام اس جالب | اس ام اس عاشقانه | خوش خنده خان|خاطرات خنده دار | جوک جدید | جوک با حال سوتی های احمقانه | اعترافات با مزه | داستان طنز | شعر خنده دار | اس ام اس جالب | اس ام اس عاشقانه | خوش خنده خان|




جوک متفرقه


معتاده به یه دختره متلک میگه: چشاش بیشت لباش بیشت تیپش بیشت . 
دختره میگه : گمشو آشغال معتاد. 
معتاده می گه: انژباط شفر



یارو از آسمون خراش میفته پایین مردم دورش جمع میشن میگن چی شده یارو میگه :هیچی بابا پوزه آسانسورمونو زدم
فرستنده : lossi






آقا غلام زنگ میزنه 110 میگه آقا صدی ده طرف میگه بله بفرمائید غلامه میگه بی انصاف تو بازار صدی پنج نزول میدن



خشایار و بهروز خالی بند را میبرن جهنم ، اما وسط راه میگن به شما یه آوانس میدیم ،، میگن چیه ،میگن اینجا 2 نوع جهنم داریم یکی جهنم ایرانی ها یکی جهنم خارجی ها ، میپرسن فرقش چیه ، میگن تو جهنم خارجی ها هفته ای یک بار قیـر داغ میریزن تو دهنتون اما تو جهنم ایرانی ها هر روز ،،،، خلاصه خشایار میگه من میرم تو جهنم خارجیا و بهروز هم میاد تو جهنم ایرانیا ..... یه چند ماهه بعد خشایار میبینه خیلی ناجوره اینجا میگه بیچاره بهروز خالی بند که هر روز قیر میخوره ، خلاص میره میبینه بهروز با رفیقاش نشستن دارن حال میکنن و چاخان خبری هم از قیر داغ نیست ،خشایاره میگه جریان چیه ، مگن بابا اینجا آخه جهنم ایرانی هاست یک روز قیرش نیست ، یک روز قیرش هست قیفش نیست ، یه روز دو تاش هست یارو نمی یاد سر کار
فرستنده : gigi



یه بچه ایی تازه بدنیا اومده بوده ، شیر مامانشو نمی خورده ، هر زن دیگه ای هم آوردن ، فایده نداشته بچه شیر اونا رو هم نمی خورده تا اینکه یه زن سیاه میارن بچه شیرشو می خوره بابائه می گه : آهان ، پدر سوخته ، تو شیرکاکائو می خواستی ما نمی دونستیم
فرستنده : اسی



آقا ماشاا... را میبرن بهشت ، زیر پای مادران له میشه ( آخه بهشت زیر پای مادران است )




یه عربه میمیره ، شب اول قبر ۶۲ تا فرشته میان سراغش.۲ تاشون سوال می کردن .... ۶۰ تاشون حالیش می کردن
فرستنده : saber



یارو میره حرم تو بخش خانوما داد می زنه : خانوما شلوغ نکنید! حاجت ها قاطی می شه! من پارسال اومدم ، حامله شدم
فرستنده : erfan



معلم از شاگردش می پرسه: 5 + 5 چند میشه؟شاگردش یه کم فکر میکنه میگه 11 معلم میگه: احمق دستتو از جیب شلوارت در بیار ، دوباره با انگشت بشمار!
فرستنده : xbit



سرهنگه داشته امتحان رانندگی می گرفته. از یارو می پرسه: اگه یه نفر وسط خیابون بود، بوق میزنی یا چراغ؟ طرف میگه: برف پاک کن جناب سرهنگ! سرهنگه کف می کنه می پرسه: یعنی چی؟ یارو میگه: یعنی یا برو این طرف یا برو اون طرف
فرستنده : xbit




















کلمات کلیدی : خاطرات خنده دار | جوک جدید | جوک با حال سوتی های احمقانه | اعترافات با مزه | داستان طنز | شعر خنده دار | اس ام اس جالب | اس ام اس عاشقانه | خوش خنده خان|خاطرات خنده دار جوک جدید | جوک با حال سوتی های احمقانه | اعترافات با مزه | داستان طنز | شعر خنده دار | اس ام اس جالب | اس ام اس عاشقانه | خوش خنده خان|خاطرات خنده دار | جوک جدید | جوک با حال سوتی های احمقانه | اعترافات با مزه | داستان طنز | شعر خنده دار | اس ام اس جالب | اس ام اس عاشقانه | خوش خنده خان|




جوک متفرقه


یارو لنگ بوده با کشتی میره سفر...وقتی برمیگرده رفیقش میگه خب سفر خوش گذشت؟؟ میگه نه بابا همش استرس داشتم هی می گفتن لنگرو بندازین تو آب



از طرف می پرسند چرا پرنده ها زمستان از شمال به جنوب پرواز می کنن ؟ میگه : آخه من امتحان کردم..... پیاده خیلی راهه



عکاس سر کلاس درس آمده بود تا از بچههاى کلاس عکس یادگارى بگیرد. معلم هم داشت همه بچهها را تشویق میکرد که دور هم جمع شوند. معلم گفت: ببینید چقدر قشنگه که سالها بعد وقتى همهتون بزرگ شدید به این عکس نگاه کنید و بگوئید: این احمده، الان دکتره. یا اون مهرداده، الان وکیله. یکى از بچهها از ته کلاس گفت: این هم آقا معلمه، الان مرده
فرستنده : nasir



یارو داشته ماهی میگرفته، یکی میپرسه: تا حالا چندتا ماهی گرفتی؟ یارو میگه: این یکی رو که بگیرم، با اون 19 تائی که بعدا میخوام بگیرم میشه 20 تا
فرستنده : س - معینی



برنده جایزه نوبل ادبیات در زمان تقدیم جایزه خود به همسرش گفت: "این جایزه را به همسر عزیزم تقدیم می کنم که با نبودش باعث شد من بتوانم این کتاب را تمام کنم !



به یارو میگن چقدر لاغر شدی ، میگه: نباید از ظاهر آدما قضاوت کرد



ازبچه میپرسن اون کدوم حیوانی هست که به ماگوشت شیر ماست کفش لباس میده میگه بابام



یارو شلوارشو بر عکس میپوشه ننش میگه 
الهی من قربون بچم برم که هر وقت داری میری انگار داری میای
فرستنده : احسان



مادر پسره براش میره خواستگاری، پدر دختره میپرسه خوب پسرتون چه کاره هست؟ 
مادره میگه: پسرم دیپلماته پدر دختره میگه: اوه چه عالی! یعنی چی؟ مادره میگه: یعنی از وقتی پسرم دیپلمش گرفته همینطوری ماته



قاضی به دزده میگه: تو این همه دزدی رو تنهایی انجام میدی؟؟ 
دزده میگه: ای آقا، مگه توی این دور و زمونه میشه به کسی اعتماد کرد؟




















کلمات کلیدی : خاطرات خنده دار | جوک جدید | جوک با حال سوتی های احمقانه | اعترافات با مزه | داستان طنز | شعر خنده دار | اس ام اس جالب | اس ام اس عاشقانه | خوش خنده خان|خاطرات خنده دار جوک جدید | جوک با حال سوتی های احمقانه | اعترافات با مزه | داستان طنز | شعر خنده دار | اس ام اس جالب | اس ام اس عاشقانه | خوش خنده خان|خاطرات خنده دار | جوک جدید | جوک با حال سوتی های احمقانه | اعترافات با مزه | داستان طنز | شعر خنده دار | اس ام اس جالب | اس ام اس عاشقانه | خوش خنده خان|





جوک متفرقه


یکی از این همشهری های شمالی ما رو زمان جنگ با صدام حسین ملعون گرفته بودند به اسارت در عراق! بعد یه روز بهشون می گن اجازه داری با اقواممت در ایران یه گفت و گوی تلفنی داشته باشی، اما حواست باشه یه چیزی ضد ما نگی ها. این همشهری ما هم می گه باشه. حواسم هست. بعد به فکر می افته یه کلک رشتی سوار کنه و بهشون می گه من چیزی نمی خوام بگم فقط دوست دارم یه آهنگ شاد براشون بخونم که بفهمن اینجا چقدر داره به ما خوش می گذره. وقتی گوشی رو بهش می دن شروع می کنه به بشکن زدن و با لهجه ی دل انگیز شمالی خودش و با ریتم یه تصنیف معروف شروع می کنه به خوندن "دیشب منو کتک زدن صبح هم یه فصل شکنجه، ... دام داری ریم، دیریم ریم"



یارو پسرش رو میفرسته ژیمناستیک، بعد از یه مدتی میبینه پسرش روز به روز جای اینکه پیشرفت کنه هی داره پسرفت می‌کنه. یک روز میره سر جلسه تمرینشون ببینه چه خبره، میبینه از بچش به عنوان خرک استفاده می‌کنند
فرستنده : kasra



یک روز عزرائیل سوار یک بنز الگانس بوده ازش میپرسن پولش را از کجا آوردی. میگه از اضافه کاری در عراق !



تو جاده پلیس جلو یه ماشین رو می گیره و میگه چون از صبح اولین کسی هستی که کمربند ایمنی بستی برنده 100هزار تومن پول شدی. حالا می خوای باهاش چیکار کنی؟ مرد می گه: می رم گواهینامه می گیرم . زنش سریع می گه: جناب سروان این وقتی اکس می زنه پرت و پلا می گه . بچشون از اون پشت می گه: بابا نگفتم با ماشین دزدی قاچاق نکنیم؟ یه صدا از صندوق عقب می یاد : از مرز رد شدیم یا نه؟
فرستنده : sheyda



روش دفع انگل: 3 روز فقط چایی و بیسکویت میخوری،‌ روز 4 فقط چایی میخوری در این موقع کرم میاد بیرون و میپرسه پس بیسکویت کو؟ میگیریش
فرستنده : S1N4 SW



به آدامس می گن آرزوت چیه؟ میگه زیر دندون اصفهانی جماعت نیفتم
فرستنده : AllFAO



حیف نون می خواسته نماز بخونه، میگه: 
الحمدلله رب العالمین… خدایا! سرتو درد نمیارم… ولاالضالین
فرستنده : Jeegar Tala



و اذا تولدی واحدة لحیف نوناً هناکة الخندة النیم ساعة; همانا ما اولین حیف نون را که آفریدیم خودمان نیم ساعت خندیدیم !



به پدر حسین فهمیده میگن نظرت درباره پسرت چیه؟ میگه برو بابا هنوز دارم قسط تانک رو میدم!
فرستنده : مهدی



یکی میره پیش دکتر میگه دکترمن شب ها خواب می بینم باخرها فوتبال بازی می کنم.دکترمی گه این داروهارو بخور. مرده می گه نمی شه فردابخورم چون امشب فیناله.



















کلمات کلیدی : خاطرات خنده دار | جوک جدید | جوک با حال سوتی های احمقانه | اعترافات با مزه | داستان طنز | شعر خنده دار | اس ام اس جالب | اس ام اس عاشقانه | خوش خنده خان|خاطرات خنده دار جوک جدید | جوک با حال سوتی های احمقانه | اعترافات با مزه | داستان طنز | شعر خنده دار | اس ام اس جالب | اس ام اس عاشقانه | خوش خنده خان|خاطرات خنده دار | جوک جدید | جوک با حال سوتی های احمقانه | اعترافات با مزه | داستان طنز | شعر خنده دار | اس ام اس جالب | اس ام اس عاشقانه | خوش خنده خان|




جوک متفرقه


متلک جدید : خوشه تو بخورم 
متلک روز: خوشگله خوشه چندی؟ 
فحش روز: مرتیکه بی خوشه
فرستنده : sina



افغانیه رو می خوان اعدام کنن میگن حرف آخرت چیه میگه کارگر نمی خوای
فرستنده : boxetoop



آب مایه ی حیات است پس در مصرف برق صرفه جویی کنید, شرکت ملی گاز اردبیل



یه معتاد 2 تا سیگار تو دهنش گرفته بود داشت میکشید ازش میپرسن چرا 2 تا سیگار میکشی میگه یکی واسه خودم یکی هم از طرف دوستم که زندونه بعد از یه مدتی میبینن همون معتاد یه دونه سیگار میکشه بهش میگن حتمادوستت از زندان ازاد شده میگه نه خودم ترک کردم



دو شکارچی با هم صحبت می کردند. اولی پرسید:« اگر خرسی به تو حمله کند، چه می کنی؟»
دومی: «با تفنگ شکارش می کنم.»
اولی: « اگر تفنگ نداشته باشی، چه؟»
دومی:« می روم بالای درخت.»
اولی:« اگر آنجا درخت نباشد، چی؟»
دومی: «خب، پشت یک صخره پنهان می شوم.»
اولی: «اگر صخره نبود، چه؟»
دومی:« توی گودالی دراز می کشم.»
اولی: «اگر گودال هم نبود؟»
در این موقع، شکارچی دوم عصبانی میشه و میگه : «داداش! بگو ببینم، تو طرفدار منی یا خرسه؟



پدر: «پسرم! هر وقت مرا عصبانی می کنی، یکی از موهایم سفید می شود.» 
پسر:« حالا فهمیدم که چرا پدر بزرگ همه موهایش سفید است.»



اگه دیدی بچه ای کنار یک روزنامه نشسته و روزنامه زرد شده ، بدون کار بچه نیست تبلیغ ایرانسله !
فرستنده : Mohsen Z



جدیدترین متلک سال : بچه برو با هم خوشه ای هات بازی کن
فرستنده : مهدی



معلم همچون شمعی میسوزد و هوا را الوده میکند بیایید معلم ها را گاز سوز کنیم



قل مراد میره خواستگاری دختر رو می بینه ازش خوشش نمیاد میگه: ما می ریم یه دوری می زنیم بر می گردیم




















کلمات کلیدی : خاطرات خنده دار | جوک جدید | جوک با حال سوتی های احمقانه | اعترافات با مزه | داستان طنز | شعر خنده دار | اس ام اس جالب | اس ام اس عاشقانه | خوش خنده خان|خاطرات خنده دار جوک جدید | جوک با حال سوتی های احمقانه | اعترافات با مزه | داستان طنز | شعر خنده دار | اس ام اس جالب | اس ام اس عاشقانه | خوش خنده خان|خاطرات خنده دار | جوک جدید | جوک با حال سوتی های احمقانه | اعترافات با مزه | داستان طنز | شعر خنده دار | اس ام اس جالب | اس ام اس عاشقانه | خوش خنده خان|




جوک متفرقه


متلک جدید : خوشه تو بخورم 
متلک روز: خوشگله خوشه چندی؟ 
فحش روز: مرتیکه بی خوشه
فرستنده : sina



افغانیه رو می خوان اعدام کنن میگن حرف آخرت چیه میگه کارگر نمی خوای
فرستنده : boxetoop



آب مایه ی حیات است پس در مصرف برق صرفه جویی کنید, شرکت ملی گاز اردبیل



یه معتاد 2 تا سیگار تو دهنش گرفته بود داشت میکشید ازش میپرسن چرا 2 تا سیگار میکشی میگه یکی واسه خودم یکی هم از طرف دوستم که زندونه بعد از یه مدتی میبینن همون معتاد یه دونه سیگار میکشه بهش میگن حتمادوستت از زندان ازاد شده میگه نه خودم ترک کردم



دو شکارچی با هم صحبت می کردند. اولی پرسید:« اگر خرسی به تو حمله کند، چه می کنی؟»
دومی: «با تفنگ شکارش می کنم.»
اولی: « اگر تفنگ نداشته باشی، چه؟»
دومی:« می روم بالای درخت.»
اولی:« اگر آنجا درخت نباشد، چی؟»
دومی: «خب، پشت یک صخره پنهان می شوم.»
اولی: «اگر صخره نبود، چه؟»
دومی:« توی گودالی دراز می کشم.»
اولی: «اگر گودال هم نبود؟»
در این موقع، شکارچی دوم عصبانی میشه و میگه : «داداش! بگو ببینم، تو طرفدار منی یا خرسه؟



پدر: «پسرم! هر وقت مرا عصبانی می کنی، یکی از موهایم سفید می شود.» 
پسر:« حالا فهمیدم که چرا پدر بزرگ همه موهایش سفید است.»



اگه دیدی بچه ای کنار یک روزنامه نشسته و روزنامه زرد شده ، بدون کار بچه نیست تبلیغ ایرانسله !
فرستنده : Mohsen Z



جدیدترین متلک سال : بچه برو با هم خوشه ای هات بازی کن
فرستنده : مهدی



معلم همچون شمعی میسوزد و هوا را الوده میکند بیایید معلم ها را گاز سوز کنیم



قل مراد میره خواستگاری دختر رو می بینه ازش خوشش نمیاد میگه: ما می ریم یه دوری می زنیم بر می گردیم




















کلمات کلیدی : خاطرات خنده دار | جوک جدید | جوک با حال سوتی های احمقانه | اعترافات با مزه | داستان طنز | شعر خنده دار | اس ام اس جالب | اس ام اس عاشقانه | خوش خنده خان|خاطرات خنده دار جوک جدید | جوک با حال سوتی های احمقانه | اعترافات با مزه | داستان طنز | شعر خنده دار | اس ام اس جالب | اس ام اس عاشقانه | خوش خنده خان|خاطرات خنده دار | جوک جدید | جوک با حال سوتی های احمقانه | اعترافات با مزه | داستان طنز | شعر خنده دار | اس ام اس جالب | اس ام اس عاشقانه | خوش خنده خان|